از مهمترین موضوعات الاهیات و بلکه فلسفه، سخن در باب وجود، اوصاف و عملکرد خداوند یا امر متعال است. یکی از مباحث مهم مرتبط با این موضوع، که سابقهاش به قدمت تاریخ انسان است، خداناباوری است. در بحث خداناباوری، مهمترین موضوع این است که، با توجه به دلایل گوناگون و پیامدهای ناگوار بیخدایی، آیا امکان حذف خداوند از عالم وجود دارد یا خیر؟ این نوشتار با بررسی ناسازگاریهای درونی و پیامدهای گسترده و غیرقابل انکار حذف خداوند از عالم و نیز شواهد بیرونی، با روش تحلیل عقلی به بررسی چرایی ناممکن بودن الحاد پرداخته است و دیدگاه مقابل، یعنی امکان الحاد آسان و بیدغدغه را با رویکرد تحلیلی _ انتقادی به چالش کشیده است. دستاوردهای مهم این نوشتار عبارتاند از: الف) با توجه به ناسازگاریها و پیامدهای گسترده کنار نهادن خداوند از عالم، امکان الحاد حقیقی وجود ندارد. ب) اندکی از ملحدان به لوازم الحاد حقیقی آگاه هستند. ج) بسیاری از بیخدایان به ادعای الحاد خویش پایبند نیستند و از نیمة راه الحاد مسیر خود را تغییر میدهند. د) بیخدایان به زبان و بیانی دیگر، باورها و آموزههای دینداران را تکرار میکنند.