نگاهی به اصل «عدم تناهی حقیقت وجود» و کارکرد آن در توجیه «اثبات‌پذیری خداوند» و «تعیین گسترۀ براهین صدیقین»

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 فارغ التحصیل دکتری دانشگاه فردوسی مشهد

2 دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد

3 استاد حوزه علمیه خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

هدف این نوشتار آن است که ضمن تبیین اصل «عدم تناهی حقیقت وجود» و برخی از لوازم و فروعات این اصل، کارکرد این اصل را در توجیه «اثبات‌پذیری خداوند» و نیز «تعیین گسترۀ براهین صدیقین» مشخص نماید. «امتناع تحقق علم حصولی به خداوند»، «امتناع تحقق علم حضوری به خداوند»، «امتناع اقامۀ برهان لم و عدم اعتبار برهان إن برای اثبات خداوند»، «امتناع اقامۀ برهان بر وجود خداوند به واسطۀ ضرورت ازلیه و اطلاق مقسمی خداوند» و «امتناع اقامۀ برهان بر وجود خداوند به واسطۀ فقدان شرط تعریف و اثبات پذیری» از دلایلی هستند که در این تحقیق بر «اثبات‌ناپذیری خداوند» اقامه شده‌اند. نگارنده معتقد است که نه تنها به کارگیری اصل «عدم تناهی حقیقت وجود» می‌تواند تمامی ادلۀ مذکور را توجیه و خداوند را به عنوان حقیقتی اثبات‌پذیر، مطرح نماید، بلکه توجه به این اصل می‌تواند، بیان کنندۀ نتیجه‌ای بدیع در زمینۀ «تعیین گسترۀ براهین صدیقین» باشد، به نحوی که جمیع براهین اثبات وجود خداوند می‌توانند واجد ملاک «برهان صدیقین» باشند البته با لحاظ این تفاوت که میزان شرافت این براهین بسته به شدت ظهور خداوند در مظاهر حقیقت وجود متفاوت خواهد بود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات