فلسفه ی قاره ای و تأثیر آن بر فلسفه ی تعلیم و تربیت

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه قم

چکیده

فلسفه‌ی قارّه‌ای نامی است که در عصر حاضر، بر یکی از دو بینش فلسفی غالب در مغرب زمین بنا نهاده شده است و این نام‌گذاری بدان جهت است که این دیدگاه عمدتاً در قاره‌ی اروپا و در تفسیری دقیق‌تر، در کشورهای غیر انگلیسی‌زبان، مانند فرانسه و آلمان رشد یافته است. فلسفه‌ی قارّه‌ای به مباحث وجودی، اخلاقی، اجتماعی و به ‌طور کلی، موضوعات انسان‌شناختی می‌پردازد و در همین مباحث و موضوعات، بر فلسفه‌ی تعلیم و تربیت تأثیر داشته است. پاسخ به سؤالِ «مهم‌ترین ویژگی‌های فلسفه‌ی قارّه‌ای چیست و چه تأثیری بر فلسفه‌ی تعلیم و تربیت داشته است؟» مهم‌ترین هدفی است که مقاله‌ی حاضر دنبال می‌کند. روش مطالعه در این تحقیق، از نوع مطالعات نظری استنتاجی است که بررسی، تحلیل و استنتاجِ مباحث، پایه‌های اصلی این روش به حساب می­آیند. نتایج حاصل از تحقیق، نشانگر آن است که فلسفه‌ی قارّه‌ای با اندیشه‌های هگل شروع می‌شود و تا جدیدترین دیدگاه‌های مطرح در عصر کنونی، یعنی پساساختارگرایی و پست‌مدرنیسم ادامه می‌یابد. فیلسوفان قارّه‌ای دارای اندیشه‌های گوناگون و متکثری هستند که در شاخه‌های متفاوتِ این دیدگاه تبلور یافته است. در این مقاله، به تحقیق و تفحص در خصوص دیدگاه‌ها و بینش‌هایی در فلسفه‌ی قارّه‌ای پرداخته شده است که بر فلسفه‌ی تعلیم و تربیت تأثیر داشته‌اند. فیلسوفان قارّه‌ای به اکثر موضوعات تربیتی، مانند تربیت اجتماعی، تربیت فردی، تربیت اخلاقی و مشکلات و موضوعات نظام‌های آموزشی، پرداخته‌اند و تفاوت در اندیشه‌های آنان مربوط به شاخه‌های مختلف از فلسفه‌ی قارّه‌ای است.

کلیدواژه‌ها


1. ساراپ، مادن، (1382)، راهنمایی مقدماتی بر پساساختارگرایی و پسامدرنیسم، ترجمه‌ی محمد رضا تاجیک، تهران: نشر نی.
2. فانی، حجت‌الله، (1382)، دیدگاه پست‌مدرنیتی لیوتار و نقد آن، رساله‌ی دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
3. فرمهینی فراهانی، محسن، (1383)، پست‌مدرنیسم و تعلیم و تربیت، تهران: نشر آییژ.
4. کاپلستون، فردریک، (1380)، تاریخ فلسفه، جلد ششم، ترجمه‌ی‌ اسماعیل سعادت، تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
5. مایر، فردریک، (1374)، تاریخ اندیشه‌های تربیتی، جلد دوم، ترجمه‌ی علی­اصغر فیاض، تهران: انتشارات سمت.
6. نوذری، حسینعلی، (1379)، صورت‌بندی مدرنیته و پست‌مدرنیته، تهران: انتشارات نقش جهان.
7. ـــــــــــــــــ ، (1381)، هابرماس، تهران: نشر چشمه.
8. نقیب زاده، میرعبدالحسین، (1380)، نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش، تهران:  انتشارات طهوری.
9. ــــــــــــــــــــــــــ ،  (1372)، درآمدی به فلسفه، تهران: انتشارات طهوری.
10. Agger, B., (1991), "Critical Theory, Poststructuralism, postmodernism: Their Sociological Relevance", Journal of Annual Review of Sociology, V. 17, pp: 105-131.
11. Blenkinsop, S., (2004), "Choice, Dialogue, and Freedom: Towards a Philosophy of Education based in Existentialism", Thesis for PhD, Harvard University.
12. Bloland, H., (1995), "Postmodernism and Higher Education", Journal of Higher Education, V. 66, No. 5, pp: 521-559.
13. Brezinka, W., (1994), Belief, Moral and Education, Translated by Brice, J. S, England: Ashgate.
14. Butler, D., (1968), Four Philosophies and their Practice in Education and Religion, U.S.A: Harper & Row.
15. Clarke, D. S., (1997), Philosophy’s Second Revolution, U.S.A.: Open Court.
16. Levy, N., (2003), "Analytic Philosophy and Continental Philosophy", Journal of Meta Philosophy, V. 34, No. 3, pp: 284-304.
 
 
 
17. Macquary, J., (1973), Existentialism: An introduction, Guide and Assessment (Pelican S.), Penguin.
18. Ninnes, P. &, Burnnet, G., (2003), "Comparative Education Research: Post Structuralist Possibilities", Journal of Comparative Education, V. 39, No.3, pp: 279-297.
19. Scheffler I., (1960). The Languages of Education, Illinois, USA.: Charles C. Thomas Publisher.
20. Standish, P., (2004), "Continental Philosophy and the Philosophy of Education", Journal of Comparative Education, V. 40, No.4, pp: 485-501.
21. Strool, A., (2000), Twentieth-Century Analytic Philosophy, New York: Columbia University Press.
22. Torres, N. M., (2010), "Post Continental Philosophy: Its Definition, Contours, and Fundamental Sourses", Journal of Contemporary Philosophy, V. 9, pp: 40-48.                                                          
23. West, D. (1996), An Introduction to Continental Philosophy, UK: Polity Press.