رابطه ساختارهای زبانی با حقایق فلسفی در مکتب نومشّائی رجبعلی تبریزی

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموختۀ دکتری دانشگاه تهران پست دکتری از بنیاد علم ایران

2 عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

رجب‌علی تبریزی همچون ابن‌سینا بر ارتباط ذهن با عین تأکید فراوانی داشت. او به عنوان حکیمی نومشائی، قواعد و ادبیات مشائی را به منظور ارزیابی نظرات جدید معاصران خویش، بسیار ارتقا داد؛ از جمله قائل به هماهنگی «ساختارهای مشترک زبانی» با مباحث معقول گردید. از لوازم مهم این نظریه در آموزه‌های تبریزی، انکار «مفاهیم اعتباری» در فلسفه و حکمت است. پژوهش پیش رو می‌کوشد تا ضمن توضیح دقیق دیدگاه حکیم تبریزی در مسئلۀ استنتاج مبانی هستی‌شناختی از گویش زبانی و لازمۀ مهم آن، به ارزیابی دلایل و اشکالات ناظر بدان‌ها بپردازد. روش به کار رفته در این پژوهش، ترکیبی از تبیین و تحلیل انتقادی است. یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که دیدگاه تبریزی دربارۀ کاربرد ساختارهای زبانی مشترک، در چارچوب تفکّر او، قابل ابطال نیست و دست‌کم به عنوان اصلی پیشینی در مکتب نومشّائی تبریزی پذیرفتنی است. نیز تحلیل قابل توجّه او دربارۀ معنای نفس الامر، بسیار حائز اهمیت است ولی حدود و ثغور دیدگاه او در نفی مفاهیم اعتباری، دارای ابهام است، زیرا تفکیکی میان معقولات ثانی فلسفی با معقولات ثانی منطقی قائل نشده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات