تحلیل و بررسی تفاسیر مختلف از تعریف حرکت نزد ارسطو

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق

2 عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه امام صادق

چکیده

از دیدگاه حکمت مشاء از آنجا که دانش طبیعی در پی شناخت طبیعت است و طبیعت مبدا و عامل حرکت است پس شناخت حقیقت و ماهیت طبیعت گره خورده به شناخت حرکت است. ارسطو در ضمن مثال های متعدد، حرکت را چنین تعریف کرده است: «فعلیتِ(تمامیت/ کمال) آنچه بالقوه است از آن جهت که بالقوه است». تعریف او از اختلاف تفسیری مفسرانش مصون نمانده است؛ این اختلافات در نهایت ریشه در این دارد که واژه فعلیت و قوه در تعریف ارسطو چگونه تفسیر شود. برخی فعلیت را روندی و برخی فعلیتی تفسیر کرده اند چنانکه برخی مقصود از قوه را قوه ی بودن و برخی قوه ی شدن دانسته اند. ترکیب این اختلافات منجر به سه دیدگاه متفاوت در تفسیر حرکت نزد ارسطو شده است که عبارتند از: 1- روندی/ شدن 2- فعلیتی/ بودن 3- فعلیتی/ شدن. البته تعریف ابن سینا از حرکت تعریفی مستقل است که آن را دیدگاه «فعلیتی/ بودن و شدن» نامیده ایم اگرچه می توان آن را به عنوان تفسیر چهارم از تعریف ارسطو نیز قلمداد نمود. این مقاله که با رویکرد اسنادی تنظیم شده است در تلاش است تا به بازخوانی تعریف حرکت نزد ارسطو در آینه توصیف و تحلیل تفاسیر شکل گرفته حول محور آن بپردازد. نقد و بررسی این تفاسیر در نهایت نشان خواهد داد تفسیر دوم از اشکالات کمتری برخوردار است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات