تحلیل روش‌شناختی نقدهای آیت الله جوادی آملی بر آراء رشیدرضا در مسأله «توسّل»

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه قرآن و حدیث دانشگاه شاهد

2 دانش‌آموختۀ دکترای دانشگاه علامه طباطبایی

3 استاد دانشگاه علامه طباطبایی

10.22099/jrt.2024.48319.2922

چکیده

مسألۀ «توسّل» و پیوند آن با «شِرک»، از مسائل مورد اختلاف میان شیعه و اهل سنّت است و این اختلاف که برخاسته از مبانی و نگرش‌های کلامی مختلف بوده، در تفاسیر فریقَین به چشم می‌خورد. گروهی از مفسّران معاصر اهل سنّت «توسّل» را مصداق آشکار شِرک خوانده و آیات قرآنی مرتبط با توسّل را به‌گونه‌ای دلخواه و متناسب با منظومۀ فکری ـ معرفتی خویش تفسیر کرده‌اند. رشیدرضا از جمله مفسّران سنّی است که در تفسیر المَنار به گستردگی با مسألۀ «توسّل» به دیدۀ انکار و منع نگریسته است. اندیشۀ وی در این زمینه از سوی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم به نقد کشیده شده است. یافته‌های این پژوهش حکایت از آن دارد که رشیدرضا در موضوع «توسّل» نگرشی جانب‌دارانه دارد که از پیش‌فرض‌های کلامی وی سرچشمه گرفته است. او سعی داشته تا با طرح اندیشۀ نادرست، توسّل به انبیاء و اولیاء از سوی شیعه را به نقد کشد. در مقابل، آیت‌الله جوادی آملی با تکیه بر مبانی قرآنی، روایی و عقلی، بیش از هر چیز از روش «بازتعریفِ مفاهیم اصلی» بهره جسته تا خلطِ مفاهیم و مغالطات وی را روشن سازد. او بر خلاف رشیدرضا، «توسّل» را از دایرۀ مصادیق شرک خارج ساخته و توحیدِ ناب را از توحید متحجّرانۀ رشیدرضا و هم‌اندیشان وی جدا دانسته است. از نظرگاه آیت‌الله جوادی آملی، «توسّل» همسویی و همگامی با نظام خلقت و سنّت الهی است. نقدهای آیت‌الله جوادی آملی بر رشیدرضا در مسأله «توسّل»، از سنخِ نقدهای «مبنایی» است، نه بَنایی.

کلیدواژه‌ها

موضوعات