تضاد انگاری در نظریه حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

چکیده

حدوث جسمانی نفس و نیل آن به مرتبه تجرد عقلانی پس از طی مراحل استکمالی، از دست‌آوردهای مکتب حکمت متعالیه به شمار می‌رود که مسبوق به سابقه در میان حکمای قبل از صدرالمتالهین نیست. مطابق مبانی ایشان، نفس انسانی به واسطه حرکت ذاتی و جوهری خویش از مرتبه مادیت به مرتبه تجرد محض نایل می‌شود. این مفاد قاعده جسمانیه الحدوث و روحانیه البقای نفس است. شبهه‌ای که به عنوان مسئله تحقیق از این منظر پدیدار می‌گردد این است که چگونه یک امر واحد حقیقی مانند نفس، متصف به دو وصف متضاد یا متناقض؛ یعنی مادیت و تجرد می‌شود؟ آیا این همان انقلاب مستحیل است؟ یافته‌های تحقیق در این مساله نشان می‌دهد که بر اساس اصالت وجود و مراتب تشکیکی آن، شبهه مورد نظر توان ورود به این عرصه را نخواهد داشت؛ زیرا استحاله انقلاب ذاتی مربوط به نگرش اصالت ماهیت و نیز اصالت وجود مبتنی بر تباین وجودات است. مراتب تشکیکی وجود نفس ناطقه انسانی مصحح این است که نفس در یک مرتبه مادی است و در مرتبه دیگر، مادیت را پشت سر گذاشته و به مرتبه تجرد می‌رسد. بنابر این وحدت در مرتبه در اینجا صادق نیست تا اجتماع دو امر متضاد یا متناقض لازم آید. در مراتب تشکیکی به جهت عینیت مابه الامتیاز با مابه الاتفاق، خدشه‌ای در بساطت و وحدانیت نفس نیز وارد نمی‌کند. این دیدگاه ضمن سازگاری با آموزه‌های وحیانی، مویداتی نیز در این حوزه دارد. این نوشتار با روش تحقیق توصیفی و تحلیل مبانی، به بررسی و تحلیل این مساله پرداخته است.

کلیدواژه‌ها