جریانهای وهّابی و تکفیری با ردّ ولایت تکوینی برای اولیای الهی به شرکانگاری استغاثه به ایشان میپردازند. مصطفی حسینی طباطبائی از عناصر جریان سلفیگرای قرآنیان در تفسیر «بیان معانی در کلام ربانی» خود ، تصرف پیامبران و ائمه(ع) در طبیعت و خلقت را ردّ نموده و در توجیه معجزات و کرامات اولیای الهی که در قرآن ذکر شده، با تمسک به آیات جبرگونه، فاعل این امور را فقط خدا دانسته و هرگونه تصرّف در امور ماورای مادّی و ولایت در تکوین اولیای الهی را در طول ارادهی الهی منکر شده و با همسانسازی اعتقاد برخی به تصرف اولیای الهی در جهان با آیات مربوط به اعتقاد مشرکان نسبت به بتها، ولایت تکوینی برای غیرخدا را ردّ نموده است. در این پژوهش بهروش توصیفی ـ تحلیلی اثبات خواهد شد آیات و روایات متعددی بر تصرف اولیای الهی به اذن الهی تأکید نموده و فاعل بالتبع و غیر مستقل این افعال را به ایشان منتسب نموده و اولیای الهی درخواست و استعانت مردم در این زمینه را ردّ ننمودهاند، لیکن اجابت این امور را به اذن الهی یادآوری نمودهاند. همچنین تفاوت نگاه شیعیان به اولیای الهی با نگاه مشرکان به بتها، توجه غیر استقلالی شیعیان به ایشان است.