دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220aنحوهی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی از دیدگاه علامه طباطبایی124477010.22099/jrt.2018.4770FAمریم باروتیدانشگاه تربیت مدرسرضا اکبریاناستاد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20170219aعلامه طباطبایی در آثار خود، دیدگاههای متفاوتی دربارهی نحوهی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی دارد: الف) عینیتِ صفات با یکدیگر و با ذات الهی، ب) عینیت یک طرفه، ج) عینیت مفهومی و مصداقی ذات الهی با صفات. چنین بهنظر میرسد که این سه دیدگاه بر مبانیِ متفاوت و در طول یکدیگر استوار است. هر دیدگاه با حفظ موضوع و مبانیاش تحقق داشته و دیدگاههای دیگر را نیز نقض نمیکند. در دیدگاه نخست، عینیت دوطرفهی صفات کمالی با یکدیگر و با ذات الهی، کثرت مفهومی صفات الهی و وحدت تشکیکیِ غیرتفاضلیِ آنها بر اساس آثار علامه طباطبایی تبیین میشود. دیدگاهِ عینیت یکطرفه اصطلاح مختصِ علامه طباطبایی است و چنین بهنظر میرسد که با تحلیل مقامات الهی از نظر ایشان، میتوان این دیدگاه را تبیین نمود. دیدگاه سوم مبتنی بر نظریهی بدیعِ علامه طباطبایی یعنی توحید اطلاقی است، که نهایتاً به نفیِ نحوهی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی میانجامد.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4770_d4900eb465c59acf6f9da388ca91e634.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220aحقیقت و رستگاری در آموزههای ذن بودیسم2546477210.22099/jrt.2018.4772FAابوالقاسم پیاده کوهسارگروه معارف اسلامی، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان ، ایران.Journal Article20170813a<strong>داستانهای عجیب و جملات نامتعارفی که از اساتید ذن نقل میشود و سبک زندگی توأم با آرامش و سادگی راهبان ذن و نظم، کوشایی و پیشرفت کشور ژاپن در قرن اخیر، که به اندیشههای ذن بودایی منسوب میگردد، این مکتب را به یکی از موضوعات شایان توجه برای پژوهشگران ادیان و عرفان و سایر حوزهها و حتی مردم عادی تبدیل کرده است. در این مقاله، سعی شده است تا با بازگشت به ریشههای کهن اندیشهی ذن در ابتدای تاریخ بودیسم، خاستگاهها، مبانی و مهمترین مفاهیم و شخصیتهای ذن به خواننده معرفی گردد. نتایج نشان میدهد اندیشهی ذن بودایی، که بهسختی میتوان عناوینی چون دین، فرقهی مذهبی یا حتی فلسفه بر آن نهاد، روش خاصی برای نگریستن به هستی است که در آن، بیش از هر چیز، بر عاریشدن از تمام پیشفرضها و باورهای تصنعی دربارهی حقیقت و رستگاری تأکید میشود. در ذن، سالک به تجربهی مستقیم واقیعتهای روزمرهی زندگی و اندیشیدن و مراقبهکردن در جریان سادهی امور سفارش میشود تا به گوهر نجات، که عنوان ساتوری بر آن اطلاق شده است، دست یابد. ساتوری بازشدن دریچهی جدیدی به روی فرد است که تا آن زمان در پردهی ابهام ذهن دوگانهانگار قرار داشته است. به هرترتیب، همانطور که استادان ذن میگویند، ممکن است هر توضیح و تبیینی از ذن از جانب کسی که خود در رودخانهی آرام و عمیق ذن شیرجه نزده است دچار سوءتفاهم باشد. </strong>https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4772_f63f4e892635f785cfcb157450a09254.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220aآزمایش فکری گالیله دربارهی اصل لختی و موضع علامه طباطبایی و شهید مطهری در باب آن4770477310.22099/jrt.2018.4773FAسید علی حسینیدانشجوی دکتری فلسفهی متعالیه، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20170625a<strong>در این مقاله، به بررسی دیدگاه دو فیلسوف مسلمان دربارهی میزان اعتبار آزمایش فکری گالیله </strong><strong>(</strong><strong>۱۵۶۴</strong><strong> - </strong><strong>۱۶۴۲</strong><strong>م)</strong><strong> برای اثبات قانون لختی پرداختهایم. علامه طباطبایی </strong><strong>(</strong><strong>۱۲۸۱</strong><strong> - </strong><strong>۱۳۶۰</strong><strong>ش)</strong><strong> و شهید مطهری </strong><strong>(</strong><strong>۱۲۹۸</strong><strong> - </strong><strong>۱۳۵۸</strong><strong>ش)</strong><strong> مستقیماً به رد آزمایش فکری گالیله نپرداختهاند، بلکه اگر چنین مینماید که با این آزمایش فکری سر ناسازگاری دارند، صرفاً به این دلیل است که ادعای خدشهناپذیری این آزمایش فکری و همارزشدانستن آن با آزمایش واقعی را تضعیف کنند و در گام بعدی نیز این گزاره را بیوجه کنند که نتیجهی این آزمایش فکری (یعنی قانون لختی) بتواند اصلی فلسفی را به زیر بکشد و آن را نقض کند.</strong>
<strong>رویکرد این دو متفکر به آزمایش فکری خاصی (یعنی آزمایش فکریِ اثباتکنندهی قانون لختی) را میشود دیدگاهی اجمالی دربارهی طرز تلقی از اصل روش آزمایشهای فکری، در فضای فکری فلسفهی اسلامی معاصر دانست. در دیدگاه این دو متفکر، آزمایش فکری شأن اثبات مطلبی را دارد، اما نه بهاندازهی آزمایش در فضای آزمایشگاهی، آزمایش فکری حدسی و نظری است، نه بهدستآمده از اصول تجربی و عملی.</strong>https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4773_33785e0ad4516512e759219f21fe4892.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220شهستیشناسی «معشوق معدوم» ابنعربی و ثمرات معرفتی و سلوکی آن7190477410.22099/jrt.2018.4774FAاحمد مرجانیدانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه تهرانحسن ابراهیمیدانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهرانJournal Article20170920ش<strong>ابنعربی با تفطّن به اصل وحدت­ وجود، به طرح رهیافت معشوق معدوم همت میگمارد. وی بنابر اصل وحدت وجود، دو</strong><strong>رویکرد عمده به معشوق دارد: اولاً نگاه او به معشوق نگاهی ابژکتیو و وجودی است؛ ثانیاً معشوق ازلی که در مقام غیبالغیوبی، نامعلوم است، از حیث تجلیّات نامکرّر اسمایی</strong><strong>از ویژگی «دوام و استمرار» برخوردار بوده و لذا ملازم با چیزی است که هنوز به وجود نگراییده، «معدوم» [مضاف] میباشد. </strong>
<strong>در این جستار، سعی شده است تا علاوه بر ارائهی بحث به شیوهی تحلیلی، در وهلهی نخست، اقسام تجلّیات معشوق معدوم تحت تعریف عشق حقیقی به معشوق ازلی بیان شود و سپس تأثیرات این رهیافت بدیع در حوزهی عرفان نظری، بر تتبّعات معرفتی و سلوکی انسان عاشق مورد عنایت قرار گیرد. لذا فهم ظرفیتهای معرفتی و سلوکی معشوق معدوم در نسبت با خویش میتواند زمینهی تغییر نگرشی ژرف و بهتبع آن، رشد و تحوّل روزافزون انسان سالک و عاشق را در زندگی این جهانی تا ابدیّت فراهم دارد.</strong>https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4774_8d8bd5da616c07cf2c1ef2f3bb49d0dd.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220aمقایسهی انتقادی آرای ولفگنگ اسمیت و ملاصدرا دربارهی علم به خارج (با تأکید بر ابصار)91110477610.22099/jrt.2018.4776FAسید مسعودرضا مطلبیدانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشجوی دکتری حکمت متعالیهمجید صادقی حسن آبادیگروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهانعلی ارشد ریاحیدانشگاه اصفهان0000-0002-6478-8875Journal Article20170517a<strong>یکی از مباحث مهم در فلسفه، چگونگی علم به اشیاء خارجی مخصوصاً ادراک بصری است. ولفگنگ اسمیت، ریاضیدان، فیزیکدان،</strong><strong>فیلسوف علم و متافیزیکدان آمریکایی همنوا با فیلسوف شهیر اسلامی، شیخ اشراق، پس از سعی در نقد ثنویت دکارتی و اثبات عالم خارج، ادراک بصری را اتحاد و اضافهی نفس با اشیاء خارجی میداند. ملاصدرا نیز با پذیرش عالم خارج در فلسفهی خویش، ضمن نقد نظرات عالمان و فیلسوفان دیگر، معتقد است ادراک بصری با انشاء صورتی مثالی در عالم مثال متصل نفس روی میدهد. نگارنده ضمن تبیین برخی نظرات این دو شخصیت در باب عالم خارج، استدلالهای اسمیت و ملاصدرا برای اثبات عالم خارج را نپذیرفته است.</strong><strong>در باب ادراک بصری نیز نقد ملاصدرا بر شیخ اشراق همان نقد نظر اسمیت است.</strong><strong>نگارنده ضمن نقد این نقدها، خود به نقد نظر اسمیت و شیخ اشراق پرداخته و نظر ملاصدرا را برفرض پذیرش تجرد نفس و لزوم تجرد معلوم پذیرفته است. در پایان، وجود جهان خارج و لزوم ثنویت میان ذهن و عین اثباتشده است.</strong>https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4776_706e8e6fd79d408bba4a0d9d9f9cf468.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220aبررسی ملاکهای صحت و سقم مکاشفات از منظر دو مکتب ابنعربی و صدرالمتألهین111134477810.22099/jrt.2018.4778FAمحمد ابراهیم نتاجدانشگاه پبام نورمحمد صادق جمشیدی رادعضو هیئت علمی دانشگاهJournal Article20170206a<strong>انسان میتواند با پرورش و هدایت قوای ظاهری و باطنی خویش با عوالم هستی ارتباط حضوری برقرار کند و به مکاشفه حقایق آن عوالم بپردازد. اما گاهی تأثیر نامناسب قوای انسانی بر یکدیگر از یک سو و دخالت شیطان و هواهای نفسانی از سوی دیگر این امکان را بهوجود می آورد که سالک از مسیر حق منحرف میگردد و امور ذهنی و خیالی را حقیقت بپندارد. البته در حضور و شهود خطا راه ندارد، اما اگر عارف از شهود خارج شود و بخواهد در مقام علم حصولی به تبیین، بازبینی و بازگویی علم حضوری خود بپرداز امکان انحراف و اشتباه برای عارف وجود دارد. بنابراین پرسش این است که آیا بر اساس دو مکتب ابنعربی و حکمت متعالیه برای اهل کشف معیاری وجود دارد تا بتواند به سنجش اعتبار مشاهدات خویش بپردازد؟ بهنظر میرسد در این دو مکتب معیارهای مطمئنی برای ارزیابی مشاهدات عرفانی پیشنهاد شده است.</strong>https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4778_8c7c5f51349f27f02d2fdadc1921c872.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123176520180220شتحلیل علم حصولی از منظر معرفتشناختی135148477910.22099/jrt.2018.4779FAمهدی لاجوردیدانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه اصفهانمرتضی حاج حسینیدانشیار دانشگاه اصفهانJournal Article20171024ش<strong>از آنجا که در بعد معرفتشناختی، محوریت با ذهن و فاعل شناسا است و قوام علم حصولی نیز به صورت ذهنی و شیء خارجی است، بر این اساس، بررسی معرفتشناسانهی علم حصولی در سه بخش رابطهی ذهن با صورت ذهنی و شیء خارجی به شکل توأمان، رابطهی­ ذهن با صورت ذهنی و نسبت ذهن با شیء خارجی انجام میشود. با توجه به تقسیم اجمالی علم حصولی به دو نظریهی شبح و عینیت ماهوی، تقسیم سه­گانهی بالا در مورد هر یک از این دو نظریه به شکل مجزا صورت میگیرد. بررسی معرفتشناختی علم حصولی با نظم فوق، فتح بابی برای انسجام بیشتر مباحث در این زمینه خواهد بود. بر اساس این نظم و با تکیه بر نظریات موجود در فلسفهی اسلامی و همچنین تحلیل عقلانی در بُعد اول، ناتوانی ذهن در دستیابی به شیء خارجی اثبات میشود. در بُعد دوم، روشن میشود که حکایتگری در هیچیک از دو قسم علم حصولی (شبح و عینیت ماهوی)، ذاتی نیست و در بُعد سوم، عقیم بودن علم حصولی در اثبات صدق مبرهن میشود. بر این اساس، مهمترین مشکل معرفتشناختیِ نظریهی علم حصولی ناتوانی درارائهیتصویری از ماهیت جهانخارجیمحسوس تلقی</strong><strong>میگردد</strong><strong>. </strong>https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4779_6aaf8f70fc0f4bd2fe40834b42d575c9.pdf