2024-03-29T02:35:13Z
https://jrt.shirazu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=717
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
ناکامی تئوریهای بازنمودگرایی مرتبهی اوّل در تبیین خصیصهی سوبژکتیو تجربه
مهدی
همازاده ابیانه
این مقاله، کارآمدی تئوریهای بازنمودگرایی مرتبهی اوّل برای تبیین خصیصهی سوبژکتیو تجربیات پدیداری را موردبررسی قرار میدهد. نویسنده پس از توضیحی کوتاه دربارهی بازنمودگرایی، به سراغ توضیح مسألهی این مقاله میرود: تبیین خصیصهی سوبژکتیو تجربیات که علاوه بر خصیصهی کیفی، معضل دشوار فیزیکالیسم برای تقلیل پدیدارشناسی به حیث التفاتی است. نویسنده به تئوریهای کارکردگرایانهی شومیکر و خودبازنمودگرایانهی کریگل برای تبیین خصیصهی سوبژکتیو اشاره میکند و اشکالات وارد بر آنها را شرح میدهد. سپس به داعیهی سایر بزرگان بازنمودگرایی میپردازد که تأمین خصیصهی سوبژکتیو را در قالب همان فرایند بازنمایی و بینیاز از تئوریپردازی مجزا، در نظر میگیرند. وی با توضیح و بررسی فرایند بازنمایی، نتیجه میگیرد که فرایند مذکور، از عهدهی تبیین خصیصهی سوبژکتیو تجربه برنمیآید و همان مسألهی دشوار و شکاف تبیینی، عود میکند.
۱- بازنمودگرایی
۲- پدیدارشناسی
۳- خصیصهی سوبژکتیو
۴- خودبازنمودگرایی
۵- مسألهی دشوار
2017
08
23
1
24
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4158_c6d8ce19e79b3a5d3f5462b634ff9e4f.pdf
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
مرتبهی نبوی معرفت، مرتبهای عقلانی و برهانی از دید غزالی
زهرا (میترا)
پورسینا
از دید بسیاری از شارحان غزالی، معرفت نبوی یا مرتبهی علم مکاشفه، درنظر غزالی مرتبهای فراتر از عقل است که انسان در آن حقایقی را مییابد که عقل قادر به دریافت آنها نیست، حال آنکه بررسی دقیقتر نشان میدهد که این مرتبهی معرفتی نهتنها معرفتی عقلانی، بلکه خود، مبتنیبر برهان و تفکر قیاسی و ماهیتاً ظهور عالیتر مرتبهی عقل استدلالی است. حقایق، در این مرتبه، کشف، مشاهده و رؤیت میشوند، ولی نه به معنای صوفیانهی آن، که تنها مبتنیبر تهذیب نفس و پرهیز از قیلوقالهای علمی و فراگیری علوم رسمی است. معقولاتی که با رسیدن عقل به مرتبهی عالی خود دریافت میشوند، معقولاتی تصدیقیشهودی و عینیاند که دیگران میتوانند حقانیت آن را دریابند. این موضوع در مقالهی پیش رو با کنارهمنهادن و تدقیق و تحلیل متون اصلی آثار مهم غزالی که حتی در سه دورهی متفاوت از حیات فکری او نوشته شدهاند، به اثبات میرسد.
۱. مرتبهی نبوی
۲. معرفت
۳. مشاهده
۴. عقل
۵. تفکر قیاسی
۶. غزالی
2017
08
23
25
48
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4159_4cf773cc85366417e7761fff586a12d3.pdf
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
جرم، از رئالیسم تا ایدهآلیسم؛ هستیشناسی جرم براساس رئالیسم انتقادی حکمت اسلامی
مجتبی
جاویدی
درخصوص اینکه «جرم» مفهومی رئالیستی است یا ایدهآلیستی، مکاتب مختلفی شکل گرفته است؛ برخی مکاتب، رویکردی رئالیستی، برخی، رویکردی ایدهآلیستی و گروهی رویکردی ترکیبی در این خصوص برگزیدهاند.این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی رویکرد حکمت اسلامی به هستی جرم با تأکید بر اندیشهی علامه طباطبایی و مقایسهی آن با سایر رویکردها پرداخته است. در چارچوب رئالیسم انتقادی حکمت اسلامی میتوان با استفاده از عقل عملی، اولاً به هویت معنادار کنشهای مجرمانه پی برد و ثانیاً باتوجهبه کمال شناساییشده توسط عقل نظری، اقدام به تعیین مصادیق افعال مجرمانه کرد. عقل عملی با حفظ هویت معرفتی خود، به تناسب اهدافی که با کمک عقل نظری بر صحت آنها داوری میکند، مفهوم «جرم» را اعتبار میکند. حضور عقل عملی مانع از این میشود که دانشمند علوم اجتماعی در ظرف واقعیتهای موجود و آنچه فهم عرفی نامیده میشود، محصور بماند. ازطرفدیگر، مفهوم «جرم» نهتنها تحتتأثیر گروه حاکم بر جامعه، بلکه تحتتأثیر منافع گروه انتقادکننده نیز قرار نمیگیرد، زیرا این رویکرد بهگونهای روشمند درپی شناخت حقیقت است.
۱. جرم
۲. رئالیسم
۳. ایدهآلیسم
۴. رئالیسم انتقادی
۵. حکمت اسلامی
2017
08
23
49
74
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4160_5fac5e139076703574226b3c881a600b.pdf
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
نظریهی «حیّ متأله» در سنجهی آموزههای قرآن و عترت
محمدعلی
دولت
علی
افضلی
سید مهدی
سجادی
محمد
پارچه باف دولتی
از دیدگاه آیتالله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریهی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریهای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهمترین ویژگیهای ذاتی انسان، با مسیر پیمودهشده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعهای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگارهی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوهبر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعهی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل میشود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدمبهرهمندی از عقل دانسته و روایات نیز مهمترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کردهاند.
۱. انسان
۲. آیتالله جوادی آملی
۳. حیّ متأله
۴. عقل
2017
08
23
75
98
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4161_c11cb1775fc915b5c2f9a25d69a76e35.pdf
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
حکمت اشراقی بهمثابهی پارادایم: بررسی اطلاق انقلاب علمی به
علی رضا
فاضلی
زهرا
رفیع نژاد
حمیده
بستانی
پیشینهی تاریخی همهی مسائل فلسفی به یک شکل نیست و نمیتوان با بیان واحد، آنها را بررسی کرد، ولی میتوان آنها را در بسترهای مختلف مورد کاوش قرار داد و به نتایج جدیدی دست یافت. در این پژوهش قصد بر این است که مکتب فلسفی سهروردی، بهصورتخاص، نقدهای او بر مکتب مشاء و ابداعات و نوآوریهایش، در بستری جدیدی موردبررسی قرار داده شود. در این تحقیق، نظریات وی در چارچوب ساختار انقلابهای علمی کوهن موردبررسی قرار داده شده است و این نتیجه بهدست آمده که سهروردی در بستر تاریخی خود، دست به انقلاب زده است و نظریات وی در قالب یک پارادایم جدید بر پارادایم قدیمی –مشاء- غالب شده است. هرچند این مسأله را که فهم فلسفهی شیخ اشراق در پرتوی فهم فلسفهی مشاء است، نمیتوان نادیده گرفت؛ ولی طبق گفتهی کوهن، یک پارادایم جدید، از دل پارادایم قبلی ظهور میکند. برای نیل به مقصود، به تعریف پارادایم و ویژگیهای آن و تطبیق نظریات سهروردی بر آن چارچوب پرداخته شده است.
1. حکمت اشراق
2. سهروردی
3. فلسفهی مشاء
4. پارادایم
5. انقلاب علمی
6. توماس کوهن
2017
08
23
99
120
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4162_8405b2302bc327f6193ebaaddcf4836a.pdf
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
بررسی و نقد رویکرد پدیدارشناسی دینی هانری کربن
سید رحمان
مرتضوی
پدیدارشناسی کربن، بر دو ستون اسلام ایرانی و تأویل استوار شده است، اساساً ماهیتی دینی دارد و شناخت پدیدارشناسانه از امور و چیزها در منشور پدیدارشناسی کربن، به معنای سنجش نسبت میان آنها و امر قدسی است. با این اوصاف باید در انتساب کربن به سنت پدیدارشناسی و پدیدارشناسخواندن کربن جانب احتیاط را رعایت کرد؛ پدیدارشناسی مدنظر کربن اساساً صبغهای دینی دارد و کربن به دنبال طرح چهارچوبی است که پروژهی دینشناسانهاش در آن جای بگیرد؛ او در این مسیر آنچه را فراخور کار خود مییابد، بهکار میبندد: چه پدیدارشناسی هیدگر و چه عرفان ابنعربی یا فلسفه سهروردی. این پدیدارشناسی راستین یا تأویل، چیزی نیست که مشابهی در مکاتب غربی داشته باشد؛ لذا اگر سخن از پدیدارشناسی هم در میان است، مراد، نوعی خاص از پدیدارشناسی است که اگر حتی بپذیریم در روش متأثر از هوسرل یا هیدگر است، در جهانبینی نمیتواند با آنها همداستان باشد و چنین نیز نیست. پدیدارشناسی کربن یا تأویل، با فراهمساختن امکان به اول بردن چیزها، نسبت آنها را با امر قدسی روشن میکند؛ چیزی که منجر به آشکارشدن ساختارهای مشترک ادیان میشود و به مبنایی برای «دینشناسی تطبیقی» و «تقریب ادیان» تبدیل میشود.
نوشتار حاضر پس از مقدمه، با بخشی پیرامون «پدیدارشناسی کربن» ادامه مییابد و پس از طرحهایی پیرامون «اسلام ایرانی» و «تأویل»، با بخشی با عنوان «پدیدارشناسی دینی کربن: از اسلام ایرانی تا تأویل» خاتمه مییابد.
:۱. کربن
۲. پدیدارشناسی
۳. دین
۴. اسلام ایرانی
۵. تأویل
2017
08
23
121
142
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4164_418e7725967a64e0c581be04475d09e4.pdf
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
اندیشه دینی
2251-6123
2251-6123
1396
17
63
نقد و تحلیل دیدگاه فخررازی در مسألهی تباین جوهری نفوس ناطقه
ابراهیم
نوری
پرسش از چیستی نفس ناطقه و ویژگیهای آن، از مهمترین مبانی معرفت و تربیّت اخلاقی انسان است که با رویکردهای علمی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، کلامی، دینی و غیر آن، موردتوجه بوده است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه فخرالدین رازی در مسألهی چگونگی اختلاف نفوس ناطقه پرداخته شده است. فخررازی حقیقت انسان را نفس و آن را موجودی مجرّد میداند، وی با استناد به دلایل عقلی و نقلی، بر آن است که نفوس مذکور با یکدیگر تفاوت ماهوی و جوهری دارند، این دیدگاه علاوهبر پیامدهای تربیتی، ازنظر عقلی و نقلی نیز قابلتأمل است. هم سخنان او درباب تربیت و تکاملپذیری نفس با مدعای فوق منافات دارد و هم دلایل او بر این مدعا قابلنقد میباشد که در حد وسع به آن پرداخته شده است.
1. فخررازی
2. نفس ناطقه
3. تفاوت جوهری
4. تجرّد
2017
08
23
143
162
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4165_fe605a945130fad3964b61581bed4673.pdf