دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
نقد و بررسی ناواقعگرایی در باب خدا در اندیشهی دان کیوپیت
1
24
FA
عباس
مهدوی
کارشناس ارشد دانشگاه قم
abbasmahdavi3274@gmail.com
علیرضا
قائمینیا
دانشیار پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی
10.22099/jrt.2013.2463
در یک تقسیمبندی کلان، دو گونه فلسفهی دین داریم: فلسفهی دین واقعگرا و فلسفهی دین ناواقعگرا. دان کیوپیت متأله انگلیسی، معتقد است دوران شکوفایی واقعگرایی افلاطونی سپری شده است و ایمان دینی باید مدرنیزه شود. او معتقد است هیچ واقعیت الاهیاتی عینی و ثابت و معقولی در بیرون وجود ندارد تا به مدد آن بتوانیم نظریههایمان را بیازماییم. این مقاله که در پی نقد و بررسی آرای ناواقعگرایانهی الاهیاتی دان کیوپیت است، پس از مروری بر پیشینهی نگاه ناواقعگرایانه به دین، به تشریح دیدگاه ناواقعگرایانهی دان کیوپیت پرداختهایم. پس از آن، به نقد و بررسی آرای وی میپردازیم. در این بخش بر آنیم تا در ضمن نقد آرای ناواقعگرایانه دان کیوپیت، به نقد مبانی و پیامدهای منفی ناواقعگرایی دینی نیز اشاره کنیم. بخش پایانی را نیز به نتیجهگیری اختصاص دادهایم.
۱- واقعگرایی۱,۲- ابزارانگاری۲,۳- ناواقعگرایی۳,۴- دان کیوپیت4
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2463.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2463_1cb1dcb67cc245224838fcd7c59b4d14.pdf
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
تحلیل منطقی قضایای ثلاث
25
46
FA
احد
فرامرز قراملکی
استاد دانشگاه تهران
احمد
عبادی
0000-0003-4719-2196
استادیار دانشگاه اصفهان
ebadiabc@gmail.com
10.22099/jrt.2013.2464
غرض از نگارش نوشتار حاضر، ارائهی تحلیلی مستدلّ و مستند از دو طبقهبندی مهم منطقی است؛ یکی تقسیم قضیهی مسوّره به حقیقیه و خارجیه و دیگری تقسیم قضیهی حملیّهی موجبه به حقیقیه، خارجیه و ذهنیه. تداخل این دو طبقهبندی به دلیل اشتراک در عنوان، در طول تاریخ موجب بروز اشکالات و ابهامات متعددی در فهم علم­شناسی قدما شده است. در پژوهش حاضر، با اشراف بر تطوّر تاریخی هر دو طبقهبندی و با اخذ روی­آوردی منطقی - معرفتی، ابتدا طبقهبندی مثنّی و سپس دو تقریر مختلف از طبقهبندی مثلّث مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. از این رهگذر و در سایهی دقت در ضوابط و شرایط منطقی هر یک از این دو طبقهبندی، نقاط ضعف و قوّت آنها روشن میگردد، ضمن این­که دیدگاه رقیب در این مسأله نیز مورد بررسی قرار می­گیرد.
: 1. قضایای ثلاث,2. حقیقیه,3. خارجیه,4. ذهنیه,5. عقد الوضع,6. عقد الحمل
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2464.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2464_3b173d94ebb85594e01c491e6e53d3c3.pdf
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
کمالگرایی اخلاقی در بوته نقد
47
64
FA
فاطمه
ملاحسنی
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تربیت مدرس
محمد
سعیدی مهر
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
saeedimehr@yahoo.com
رضا
اکبریان
استاد دانشگاه تربیت مدرس
10.22099/jrt.2013.2465
«کمالگرایی» نظریهای اخلاقی است که از ظرفیتهای در خور توجهی در تبیین خیر و سعادت آدمیبرخوردار است. در قرائت رایج از این نظریه، تمرکز بر ذات انسان و ویژگیهای ذاتی اوست و مدعای اصلی آن این است که انسان از طریق پرورش و شکوفاسازی استعدادهای ذاتی خود میتواند به کمال مطلوب خویش نائل شود. طرفداران این نظریه معتقدند ذات انسان فینفسه ارزشمند است و لذا پروراندن استعدادهای ذاتی به سعادت انسان میانجامد.<br /> این مقاله پس از بررسی قرائتهای مختلف کمالگرایی و تحلیل دعاوی اصلی آن، به مروری بر مهمترین ادلهی این نظریه میپردازد. در مرحلهی بعد، مهمترین ایرادات وارد بر این نظریه، از جمله انکار ذاتگرایی، طرح و بررسی میشوند. اشکال اصلیای که متوجه این نظریه است ذاتگرایی است که بسیاری از اندیشمندان با آن مخالفاند. این مقاله به نحو اختصار، به تحلیل مدعیات این نظریه و بررسی اشکالات مخالفان و پاسخ آنها میپردازد. نکاتی که در پاسخ به این اشکالات مطرح میشود ما را به این نتیجه رهنمون میگردد که کمالگرایی به منزلهی دیدگاهی که به ذات انسان و کمال او توجه عمیق دارد، قابلیتهای زیادی در تبیین مسائل اخلاقی جدید دارد.
1-کمالگرایی,2-ذاتگرایی,3-کمال انسان,4-سعادت,5- ذات انسان
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2465.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2465_83b59430e8316117cff4e180315b45a2.pdf
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
آموزهی تجسد در ترازوی نقد
65
86
FA
نسرین
علم مهرجردی
دانشجوی دکتری دانشگاه قم
محمدکاظم
شاکر
استاد دانشگاه قم
10.22099/jrt.2013.2466
بسیاری از آیات کتاب مقدس، اعم از عهد قدیم و عهد جدید، به یکتایی خداوند و منزّه بودن او از جسمیّت تصریح میکند و از سوی دیگر، در برخی از نوشتههای عهد جدید به صراحت به تجسّم خدا در کالبد عیسی مسیح اشاره شده است. مسیحیان با استفاده از برخی مطالب عهد جدید، به «تجسّد خدا در مسیح» معتقد شدهاند. بنابراین اگر کسی قائل به تحریف کتاب مقدس نبوده، بخواهد آیات را با همین شرایط موجود بپذیرد و تفسیر صحیحی ارائه دهد به ناچار باید به تأویل و تفسیر مجازی روی آورد و این آموزه را تأویل کند، به گونهای که با توحید و صفات تنزیهی خداوند مغایرت نداشته باشد. تاریخ تفسیر کتاب مقدس نشان میدهد بسیاری از مفسّران مسیحی تجسّد خدا را امری مجازی دانسته و برخی نیز آن را بیانی اسطورهای میدانند. قرآن کریم نیز خدا را منزّه از مادّیّت و جسمیت دانسته و منکر هرگونه تجسّم خدا در عیسی و الوهیت اوست. الاهیدانان مسلمان نیز با استفاده از درون مایههای قرآنی و حدیثی و با استفاده از استدلال عقلی، لوازم تجسّد را که اموری ممتنعاند یادآور شدهاند.
1- مسیحیت,2- تجسّد,3- تجسم,4- کتاب مقدس,5- زبان دینی
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2466.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2466_e5f4283fe82cff7899c6d7b9e4bedcc5.pdf
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
نظریهی تفسیری ابن عربی
87
110
FA
احمد
مسایلی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر
احمد
عابدی
استاد دانشگاه قم
10.22099/jrt.2013.2467
ابنعربی، معروف به شیخ اکبر، چهرهی برجستهی عرفان اسلامی در زمینههای تفسیری و تأویلی دارای آرای ویژهای است که بررسی و شناخت این آرای منوط به درک صحیح نظریّهی تفسیر او است. نظریهی تفسیر او در صدد بیان مبانی، اصول و روش تفسیری او است. این نظریّه در دو محور تفسیر و تأویل، دارای مبانی و اصولی ویژه است. این تحقیق در صدد بیان و بررسی هریک از مبانی و اصول حاکم بر تفسیر و تأویل از دیدگاه ابنعربی است. دیدگاههای او در دو محور تفسیر و تأویل، دارای ضوابط خاص خویش است، نظریّهی تفسیر او در راستای تبیین ضابطهمند بودن تفسیر و تأویل از دیدگاه ابنعربی است.
1- نظریهی تفسیر,2- ابن عربی,3- تأویل,4- مبانی,5- اصول
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2467.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2467_ac90bf274d146d82d5ed5592fd18e0dd.pdf
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
تحقیق انتقادی «شیء فی نفسه» در نظریهی معرفت کانت
111
132
FA
محمد
اصلانی
عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه
10.22099/jrt.2013.2468
مفسران کانت با توجه به مکتوبات وی دربارهی «شیء فی نفسه» دو تفسیر کاملاً متفاوت ارائه کردهاند. تفسیر اول «شیء فی نفسه» را مثبت تلقی کرده، آن را «موجود» میداند و «علت» پدیدار به شمار میآورد. تفسیر دوم، «شیء فی نفسه» را منفی تلقی کرده، پدیدارها را تنها موجوداتِ ممکن میانگارد.<br /> این مقاله ضمن بررسی سخنان کانت و مفسران وی در این باره، روشن میسازد که این دو تفسیر با یکدیگر متناقضاند و لاجرم باید یکی از آنها را پذیرفت. سپس نشان میدهد که هر دو تفسیر با مشکلاتی مواجهاند که از عهدهی حل آنها برنمیآیند. پس از آن، مبتنی بر اصولِ منطقی، ناکارآمدیِ راهحلی را که جامع بین دو تفسیر است نشان میدهد. نتیجه اینکه: نظریهی معرفت کانت اساساً حاوی تناقضی است که بیانگرِ عدم صحت ساختاری و محتواییِ آن است.
1- کانت,2- نظریهی معرفت,3- شیء فی نفسه,4- پدیدار,5-«عین» مستقل از ذهن,6- «عین» وابسته به ذهن
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2468.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2468_aee24c112061cef1a73e44c710d9d1c7.pdf
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
13
48
2013
10
23
آرای هراکلیتوس دربارهی جنبش ذاتی طبیعت و مقایسهی آن با دیدگاه ملاصدرا
133
162
FA
منیره
سیدمظهری
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
10.22099/jrt.2013.2469
از جمله مباحثی که همواره در طول تاریخ فلسفه، محل بحث و گفتوگو بوده، مسألهی جنبش ذاتی طبیعت یا به تعبیر عامتر، صیرورت و دگرگونی آن است. تا آنجا که تاریخ فلسفه نشان میدهد، اندیشهی فیلسوفان همواره میان ثبات و تغییر، مردد بوده است: برخی به کلی، واقعیت داشتن حرکت در طبیعت را انکار کرده و تغییر و تحولاتِ مشهود را ساخته و پرداختهی ذهن تلقی کردهاند؛ برخی دیگر اما، از حرکت به مانند حقیقتی انکارناپذیر سخن گفته و آن را مبنای نظام فلسفی خویش قرار دادهاند. در میان فیلسوفان یونانی، اولین کسی که با انکار ثبات، از تغییر و جنبش دائم اشیائی طبیعی سخن به میان آورده، هراکلیتوس است. در میان فیلسوفان مسلمان نیز بیش از همه، ملاصدراست که از جنبش ذاتی جوهر اشیا سخن گفته و آن را یکی از ارکان مهم حکمت متعالیهی خود دانسته است. هراکلیتوس بر مبنای چهار اصل مهم فلسفهی خود، یعنی لوگوس، تغییر، تضاد و وحدت در عین کثرت، به تبیین اصل تغییر و صیرورت در طبیعت پرداخت و آن را ویژگی اساسی و فراگیر و نافذ عالم طبیعت دانست. ملاصدرا نیز با ابتنا بر اصول مهم فلسفهی خود، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت را از عوارض تحلیلی وجود دانست و ثابت کرد که حیثیت حرکت، از حیثیت وجود اشیا، انفکاکناپذیر است. این مقاله پس از تحلیل اندیشهی هراکلیتوس و مقایسهی آن با آرای ملاصدرا نتیجه گرفته است که بهرغم تفاوتهای آشکاری که میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد، ارائهی تفسیر نزدیک به هم و تقریب آرا ایشان دربارهی جنبش ذاتی طبیعت، امری ناممکن نمینماید.
۱- هراکلیتوس,۲- ملاصدرا,۳- حرکت,۴- لوگوس,۵- تضاد,۶- وحدت در کثرت,۷- اصالت وجود,۸- تشکیک وجود,۹- حرکت جوهری
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2469.html
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2469_da400b1d9708fe6ea19428c9ba193f46.pdf