@article { author = {Khademi, Einolah}, title = {The Nature of Happiness from Suhravardi's Viewpoint}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {1-26}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1160}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {چیستی سعادت از منظر سهروردی}, abstract_fa = {سهروردی در آثار و مکتوبات متعدد خویش، درباره‌ی سعادت بحث کرده و همین امر مبین اهمیت فراوان این مسأله در دیدگاه اوست. شیخ اشراق تنها به بیان یک تعریف از سعادت اکتفا کرده است و سعادت را در برخی از مکتوباتش به دو قسم سرمدی (آن جهانی) و مجازی (این جهانی) و در برخی دیگر از آثارش به دو قسم ابدی و غیر ابدی تقسیم کرده است. او هم‌چنین بر این باور است که میان نور و سعادت رابطه‌ی وثیقی وجود دارد و سعادت را امری مشکک می­داند. او گرچه به‌ظاهر ملاک­های متعددی برای سعادت عظمی ارائه داده است، می‌توان این دیدگاه‌های به ظاهر متعارض را با یک‌دیگر جمع کرد. او هم‌چنین برخلاف ارسطو و سعادت­گروان جسمانی، بر این باور است که امکان دست­یابی به سعادت عظمی در این دنیا وجود ندارد.}, keywords_fa = {سعادت عظمی,سرمدی,مجازی,نور,سهروردی}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1160.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1160_02f3ddf31abde7a35b534c318de9823c.pdf} } @article { author = {Hoseini Shahroudi, S. Morteza and Estesnaie, Fatemeh}, title = {A Study of Ontological Arguments for Negative Theology}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {27-54}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1161}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی دلایل وجودشناختی الاهیات سلبی}, abstract_fa = {طرفداران الاهیات سلبی در بعد وجودشناختی آن، بر دلایلی چون وحدت و بساطت مطلقه‌ی ذات، نفی تشبیه، حد و ماهیت نداشتن ذات خدای متعال، عدم تعین و تناهی او تأکید می­کنند. این دلایل بر مبنای الاهیات ایجابی، با نقدهایی چون عدم تنافی صفات با وحدت و بساطت ذات، عدم تنافی توصیف با تنزیه، عدم تلازم میان صفت داشتن و حد داشتن، تعارض ذات مطلق و بی‌تعین با خدای ادیان و خلط میان معرفت اجمالی و تفصیلی مواجه است. در بررسی نقدها، می‌توان گفت اکثر آن‌ها بر بعد عرفانی الاهیات سلبی وارد نیست و عموماً منتقدان بدون برداشتی جامع از این روی‌کرد، به نقد و بررسی آن پرداخته­اند.}, keywords_fa = {1. وجود شناختی,2. الاهیات سلبی,3.معرفت اجمالی و تفصیلی}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1161.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1161_fc494c2cf15c6f4ba61902de601f6cf0.pdf} } @article { author = {Erfani, Mortaza}, title = {A Survey and Critique of Avicenna's Viewpoint about Intentionality of Sensuous Perception}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {55-70}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1162}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا درباره ی حیث التفاتی ادراک حسی}, abstract_fa = {حیث التفاتی ادراک یعنی این‌که ادراک به اضافه‌ای واقعی، نه اعتباری، مضاف به مدرَکی مغایر با خود است. طرفداران حیث التفاتی براین باورند که حیث التفاتی ویژگی لاینفک تمامی ادراکات انسان، اعم از حسی، خیالی، عقلی و حتی ادراک او نسبت به ذات خویش است. زیرا آن‌ها سرآغاز تمام ادراکات انسان را ادراک حسی و ادراک حسی را مبتنی بر حیث التفاتی می‌دانند. ابن سینا ادراک حسی را دارای حیث التفاتی و مضاف به معلوم بالعرض می‌داند، اما این خصوصیت را ویژگی لاینفک هر نوع ادراکی نمی‌شمارد. به نظر وی، تحقق ادراک بدون حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض هم ممکن است. او علم به ذات را  (بر اساس نظریه‌ی انسان معلق در فضا) نمونه‌ای از ادراک می‌داند که نه بر حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض، بلکه بر مجرد بودن مدرِک آن استوار است. وی علاوه بر علم به ذات در بعضی از مراتب علم به غیر، مانند ادراک عقلی و رؤیای صادقه نیز علم انسان را متکی به ارتباط با معلوم بالعرض نمی‌داند. او علم را کیفیت نفسانی ذات الاضافه می‌داند، اما اضافی بودن علم را عرضی می‌داند نه ذاتی. به نظر وی، آنچه ذاتیِ علم است تجرد از ماده است نه حیث التفاتی. نویسنده بر خلاف ابن‌سینا بر این باور است که قوام ادراک به یک امر سلبی، هم‌چون تجرد از ماده، بلکه به همان حیث التفاتی است. ادراک ذات به ظاهر با این قول در تعارض است، زیرا در ادراک ذات، مدرِک همان مدرَک است و اضافه‌ای واقعی میان آن‌ها برقرار نیست، اما با تأمل بیشتر در معنای ادراک و ارائه‌ی تفسیری درست از چگونگی ادراک ذات، می‌توان این تعارض را برطرف ساخت.}, keywords_fa = {حیث التفاتی,ادراک حسی,ادراک ذات,تجرد از ماده}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1162.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1162_8bae2225064f75c26bb50af52491d559.pdf} } @article { author = {Rezaee, Mohammad}, title = {The Essential Objectivity and the Correspondence of the Knowledge to the Known Material World in Mulla Sadra's Philosophy}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {71-102}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1163}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {عینیت ماهوی و واقع نمایی ادراکات در علم به عالم ماده در فلسفه ی صدرا}, abstract_fa = {در فلسفه‌ی صدرا ادراک آدمی سه مؤلفه‌ی اساسی دارد: فاعل شناسا (نفس)، صور علمی (معلوم بالذات) و متعلّق معرفت (معلوم بالعرض). با وجود این، از آن‌جا که در نگرش صدرا تنها پل ارتباطی میان صور ذهنی و موجودات خارجی در جهت تأمین خصوصیت واقع‌نماییِ ادراکات، عینیت ماهوی است، این ادعا نه توسط دلایل وحدت ماهوی و نه به یاری خلاقیت نفس تأمین نمی‌شود و با سؤالات متعددی روبه‌رو است. صور مخلوق نفس (معلوم بالذات) در سایه‌ی خلاقیت نفس، معلوم حضوری آن هستند؛ اما چه ارتباطی با معلوم بالعرض دارند؟ هرچه که باشد، در سایه‌ی خلاقیت نفس، نمی‌توانیم ادعا کنیم که معلومات بالعرض عینیت ماهوی دارند. }, keywords_fa = {عینیت ماهوی,ادراک,واقع نمایی,عالم ماده}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1163.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1163_50443209ae24f73e82bc5f04e789cfee.pdf} } @article { author = {Changi Ashtiani, Mehri}, title = {The Corporeal Resurrection from Mulla Ali Zunuzi's Viewpoiunt}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {103-124}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1164}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {معاد جسمانی از دیدگاه مدرس زنوزی}, abstract_fa = { صدرالمتألهین اولین کسی بود که بر اساس مبانی حکمت متعالیه توانستمعاد جسمانی را تبیین عقلانی کند.طبق مبانی صدرایی، بدنی که بالذّات تحت تدبیر نفس قرار دارد، یعنی بدن ما، نه این بدن متعین دنیوی، عنصری از شؤون و بلکه نماد مرتبه‌ی نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع، به واسطه‌ی بدن صورت می‌گیرد. بنابراین بدن آلتی مستقل و بیگانه از نفس نیست، بلکه متجلّی نفس است. بر این اساس، بدن در ارتکاب عمل، هم نقش مباشر را دارد و هم مسبب پیدایش عمل است و به همین دلیل، در آخرت، مستحق عذاب و پاداش می‌شود.طبق نظریه‌ی صدرا، بدن اخروی برآمده از خلاقیت قوه‌ی خیال است. یکی از مخالفان معاد صدرایی آقا علی مدرس است که بر اساس مبانی صدرایی، معتقد است که نفس در بدن و اجزایش ودایعی به جای می‌گذارد؛ بنابراین پس از مرگ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می‌کنند و این بدن در آخرت، دوباره به نفس ملحق می‌شود. وی معاد جسمانی را به معنای تعلّق دوباره‌ی بدن دنیوی به نفس می‌داند.}, keywords_fa = {نفس ناطقه,بدن,خیال,معاد جسمانی,آقا علی مدرس زنوزی,صدرالمتألهین}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1164.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1164_a99c70802e9b69639e244f127e965b87.pdf} } @article { author = {Haghighat, Laleh and Rastakhiz Ghasruddashti, Zahra}, title = {A Comparative Study of God's Essential Knowledge from Plotinus's and Mulla Sadra's Viewpoints}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {125-156}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1165}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی صفت علم به ذات حق تعالی از دیدگاه فلوطین و ملاصدرا}, abstract_fa = {در مقاله‌ی حاضر، به بررسی و تحلیلِ نظریاتِ فلوطین و ملاصدرا در بابِ علمِ ذاتِ حق تعالی می‌پردازیم. در نهایت، آنچه به‌اجمال از این بررسی حاصل می‌شود به این قرار است: فلوطین در مبحث علمِ ذات، به گونه‌ای کاملاً متمایز از ملاصدرا بحث کرده است. او دلیل خاص و روشنی بر وجود علم در ذاتِ اَحد اقامه نمی‌کند، اما او را جاهل نیز نمی‌داند، بلکه به نوعی علمِ حضوری برای او قاﺋل است که بنا بر شیوه‌ی سلبی و تنزیهی، که در تمام نظریات او درباره‌ی اَحد موج می‌زند، به‌وضوح به اثبات آن نمی‌پردازد.    اما ملاصدرا در بحث علم، شیوه‌ای نو در پیش گرفته است. او بر خلاف فلوطین، بر وجود علم در ذاتِ حق تعالی استدلال می‌کند. البته فلوطین نیز در نهایت بر وجود علمِ حضوری در مرتبه‌ی ذاتِ اَحد (با حفظ جنبه‌ی تنزیه) با ملاصدرا توافق دارد.  }, keywords_fa = {علمِ ذات,فلوطین,ملاصدرا}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1165.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1165_d775b2bdbe3b8e1c572bdda54d64374d.pdf} } @article { author = {Karimian Sighalani, Ali and Mokhtabad, Mostafa}, title = {Ibn Arabi and the Problem of Infusion of Beauty in the Cosmos}, journal = {Journal of Religious Thought : A Quarterly Journal of Shiraz University}, volume = {12}, number = {43}, pages = {157-171}, year = {2013}, publisher = {Shiraz University}, issn = {2251-6123}, eissn = {2717-2686}, doi = {10.22099/jrt.2013.1166}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {ابن عربی و مسأله‌ی سریان زیبایی در هستی}, abstract_fa = {مبحث زیبایی‌شناسی، کانون توجه اصناف گوناگون اندیشمندان بوده و هست و درباره‌ی آن، مسائل فراوانی مطرح است، از جمله این‌که دامنه‌ی آن در هستی تا کجاست و این‌که آیا همه‌ی موجودات را در برمی‌گیرد و یا این‌که فقط شامل برخی از موجودات شده است. یعنی آیا همه‌ی موجوداتْ زیبایند یا برخی زشت هستند؟ پاسخ به این پرسش­ها از سویی متوقف بر شناخت هستی و از سوی دیگر، شناخت زیبایی است. از جمله روی‌کردهای علمی در این باره می‌­توان به روی‌کرد عرفان اسلامی اشاره کرد. عارفان مسلمان معتقدند با الهام از وحی توانسته‌اند پاسخ‌های معرفت‌بخشی برای این پرسش‌ها مطرح کنند. از آن‌جا که عارفان مسلمان بیش از هر کس متأثر از عرفان مکتوب و دیدگاه محی الدین ابن عربی هستند، محور اصلیِ بحثْ آرای او بوده و تلاش شده است تا مسأله‌ی «گستره‌ی زیبایی در هستی از منظر ابن عربی» کشف شود. هم‌چنین این نوشتار در دو حوزه‌ی اصلی هستی‌شناسی و زیبایی‌شناسی، به تحلیل نظرات ابن عربی توجه کرده است. اصلی‌ترین یافته‌ی این تحقیق، «مساوقت زیبایی با هستی» و در نتیجه «نفی تحقق زشتی در هستی» است.}, keywords_fa = {هستی شناسی,زیبایی شناسی,عوالم هستی,تجلی,نفی نسبیت در زیبایی}, url = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1166.html}, eprint = {https://jrt.shirazu.ac.ir/article_1166_14ff8120b12b3c8a2e6c0a4d42df193e.pdf} }