بررسی مبانی فلسفی «سکناگزینی» از دیدگاه پدیدارشناسی، با تکیه بر ارزش‌های اسلامی‌ایرانی

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس معماری دانشگاه تهران

2 کارشناس ارشد معماری دانشگاه تهران

چکیده

«سکناگزینی» مفهومی فراتر از داشتن یک سرپناه است. این مقوله از منظر پدیدارشناسی، نه تنها به منزله­ی برقراری ارتباط با دیگران است، بلکه ارتباط با خانه را نیز در بر می‌گیرد. در فرهنگ ایرانی، خانه همواره محلی برای ظهور و شکل­گیری خانواده محسوب می‌شود. در اسلام همواره، به خانه، به دید یکی از نیازهای اساسی انسان توجه و از آن، به مانند مکانی برای رسیدن به آرامش یاد شده است. پژوهش حاضر که آن را با روش منطقی‌تحلیلی نگاشته‌ایم، تحلیلی بر مباحث مربوط به معماری و مفاهیم «سکونت» و «مسکن» در سه شاخه­ی اسلام و فرهنگِ ایرانی و نظریات پدیدارشناسان است. در این مقاله کوشیده‌ایم مبانی فلسفی سکناگزینی را از دیدگاه اندیشه‌ی فلسفی پدیدارشناسی نشان دهیم و سپس از منظر ارزش­های اسلامی‌ایرانی بررسی کنیم.

کلیدواژه‌ها


  1. ۱.  قرآن کریم.

    1. 2.  نهج الفصاحه.

    ۳. پرتوی، پروین، (۱۳۸۷)، پدیدارشناسی مکان، تهران: فرهنگستان هنر.

    ۴. پورافکاری، نصرالله، (۱۳۷۴)، الگوهای حجم فضایی مسکن از دیدگاه فرهنگی، تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.

    ۵. پیرنیا، محمدکریم، (۱۳۸۰)، سبک‌شناسی معماری ایران، تدوین از غلام‌حسین معماریان، تهران: پژومند.

    ۶. حر عاملی، محمّدبن‌حسن، (1088ق)، وسایل الشیعه، جلد ۱۴، قم: آل‌البیت.

    ۷. شولتز، ک. ن، (۱۹۸۴)، مفهوم سکونت: به سوی معماری تمثیلی، ترجمه‌ی م. امیر یاراحمدی، تهران: آگاه.

    ۸. کربلایی‌نوری، رضا، (۱۳۷۴)، تأمل در شیوه‌های شهرسازی و نظری بر کوچک‌سازی مسکن از دیدگاه فرهنگ، تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.

    ۹. راس، ک. ا. و ا. وینترز و ک. کوپر، (۱۳۷۹)، مبانی فلسفی و روان‌شناختی ادراک فضا، گزیده و ترجمه‌ی آرش ارباب جلفایی، اصفهان: خاک.

    ۱۰. کلینی، محمدبن‌یعقوب، (۱۳۶۹)، اصول الکافی، جلد ۵، تهران: کتاب‌فروشی علمیه‌ی اسلامیه.

    ۱۱. مسائلی، صدیقه، (۱۳۸۸)، «نقشه‌ی پنهان، به مثابه دستاورد باورهای دینی، در مسکن سنتی کویری ایران»، نشریه‌ی هنرهای زیبا، تهران: دانشگاه تهران.

    ۱۲. مدنی‌پور، علی، (۱۳۷۹)، طراحی فضای شهری؛ نگرشی بر فرآیندهای اجتماعی و مکانی، تهران: شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهر.

    ۱۳. نصری، محسن، (۱۳۷۴)، مسکنِ عمودی، فرهنگِ افقی، تهران: وزارت مسکن.

    14. Bognar, B., (1985), "A Phenomenological Approach to Architecture and its Teaching in Design Studio", In Seamon, D., Mugerauer, R., (1985), Dwelling, Place and Environment, Towards a Phenomenology of Person and World, Netherland: Springer.

    15. Cooper, C. M., (1971), The House as a Symbol of Self, University of California: Berkeley, Institute of Urban and Regional Development.

    16. Cooper, C. M., (1995), House as a Mirror of Self, California: Conari Press.

    17. Rapoport, A., (1977), Human Aspects of Urban Form, Great Britain: A. Wheaton & Co. Exeter.

    18. Relph, E., (1985), "Geographical Experiences and Being-in-the-World: The Phenomenological Origins of Geography", In Seamon, D., Mugerauer, R., (1985), Dwelling, Place and Environment, Towards a Phenomenology of Person and World, Netherland: Springer.

     

    19. Schroeder, H. W., (2007), "Place Experience, Gestalt, and the Human-nature Relationship," Journal of Environmental Psychology, Volume 27, Issue 4, pp. 293-309.

     

    20. Zimmerman, M., (2000), The Role Of Spritual Discipline in Learning to Dwell on Earth, United State of America: Krieger Publishing Company.