دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823A Study of Weak AI Functions in Different Kinds of Cognition Based on Epistemological Principles of Mulla Sadra's Followersبررسی کارکرد هوش مصنوعی ضعیف در اقسام علم و آگاهی با توجه به مبانی معرفتشناسی صدراییان126316110.22099/jrt.2015.3161FAحسین مطلبی کربکندیدانشجوی دکتری کلام دانشگاه قممحمد بنیانیاستادیار دانشگاه شیرازJournal Article20141227aaaبا ظهور و پیشرفت رایانهها در طی بیش از نیمقرن گذشته، همواره این پرسش که رایانهها، بهمثابهی ابزار تحقق هوشمصنوعی ضعیف، تا چه حد میتوانند واجد خصوصیات ذهن بشر شوند، جایگاه ویژهای داشته است. در این میان، مقایسهی کارکرد ذهن انسان و رایانه برای یافتن پاسخ این مسأله ضروری است. ما در این پژوهش، درصدد بودهایم تا با توجه به مبانی معرفتشناسی صدرائیان، به این پرسش پاسخ دهیم. ازاینرو در مرحلهی نخست، اقسام علم از دیدگاه صدرائیان را بررسی و تدقیق نمودهایم و نشان دادهایم با این مبانی، رایانه در هیچکدام از اقسامِ علم و آگاهی، دارای عینیت کارکرد با انسان نیست. سپس با توجه به ویژگیهای تبیینشده از هرکدام از اقسام علم، کارکرد رایانه در آن قسم را بهصورت مجزا تحلیل کردهایم. در نهایت، چنین نتیجهگیری نمودهایم که هوشمصنوعی ضعیف در مطلق علم و آگاهی، دارای «کارکرد ناقص» است.دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823A Comparative Study of Occurrence of the Miracles from the Viewpoints of Mutazilit Qazi Abdul-Jabbar and Richard Swinburneاثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن2748317110.22099/jrt.2015.3171FAعباس دهقانی نژاداستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباسمحمد سعیدی مهردانشیار دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20141116aaaیکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روشهایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریهای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما میتوانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخیای مانند معجزات با روشهایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خـاطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشتهاشان،آثـار فیزیکی و فهم کنونی ما از اینکه چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح میکند و نشان میدهد گزارههای تاریخی به مانند گزارههای علمی آزمونپذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه میکند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار میباشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون میسازد.دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823An Analytical Study of Changeable Natural Justice as an Instrument for Evaluating of Legal Norms in Islamic Law from the Viewpoints of Mortaza Mutahari and Allama Tabatabayiتحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی4974317210.22099/jrt.2015.3172FAمهدی شهابیاستادیار گروه حقوق دانشگاه اصفهانJournal Article20141007aaaاندیشهی عدالت طبیعی تغییرپذیر یا با محتوای متغیّر حکایت از تعامل متافیزیک و واقعیت و نشان از عبور از اندیشهی حقوق طبیعی کسانی چون کانت و لاک دارد و در حقوق غرب متأثّر از رویکردهای جامعهشناختی و به طور کلّی اندیشههای واقعگرایانه شکل گرفته است. دیدگاههای جامعهشناختی به حقوقْ میانهای با حقوق طبیعی و اندیشهی عدالت طبیعی ندارند. با این حال، در تعدیل حقوق طبیعی کانتی که محتوایی مطلق و تغییرناپذیر دارد، سوق به سمت حقوق طبیعی و عدالت طبیعی متغیر مؤثر بودهاند. در حقوق اسلامی، اصل عدالت طبیعی و محتوای آن، یعنی قوانین طبیعی و حقوق طبیعی، حتّی با همان ماهیت متافیزیکی محض، محل مناقشه است و پذیرش آن به منزلهی معیار سنجش اعتبار ارادهی تشریعی محل تردید است؛ چراکه معنایی جز ارتقای جایگاه عقل از منبع قاعدهی حقوقی به مبنای قاعدهی حقوقی نداشته، میتواند نوعی کثرتگرایی حقوقی در مبنای الزامآوری قاعدهی حقوقی و تعارض بین مبناهای الزامآوری را نتیجه دهد. با این حال، به نظر میرسد نظریهی اعتباریات علّامه طباطبایی که استاد مطهری به نتایج عملی آن با تردید مینگرد، همسو با اندیشهی عدالت طبیعی متغیّر است؛ عدالتی که میتواند روند و مکانیسمهایِ انعطافپذیرِ ایجاد قاعدهی حقوقی و بهطور کلّی نظام حقوقی را نتیجه دهد.دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823A Comparative Study Revealed Aspect of Religion from the Viewpoints of Traditionalists and Iranian Religious Neothinkersساحت وحیانی دین از منظر سنتگرایان و نواندیشان دینی معاصر ایران7592317510.22099/jrt.2015.3175FAعلیرضا فرهنگ قهفرخیدانشجوی دکترای پژوهشکده دانشگاه ادیان و مذاهباحسان قدرتاللهیاستادیار دانشگاه کاشانسغیذ بیتای نطلقدانشیار دانشگاه اصفهانJournal Article20141022aaaمنظور از ساحت وحیانی دین، مجموعه ویژگیهایی است که دین در بدو شکلگیری کسب میکند. این ساحت به طور معمول، شامل اموری همچون مبانی ایمانی، متون مقدس، سنت بنیانگذار، تعالیم و مناسکاولیه میشود. اندیشمندان روزگار ما مبتنی بر خاستگاههای فکری خود، طیف وسیعی از دیدگاهها را نسبت به این امور دارند، به گونهای که در یک سر طیف، دین وحیانیْکامل، معصوم، خدشهناپذیر و ابدی انگاشته میشود و در سر دیگر، به عکس، انسانی، زمانی و قبضوبسطپذیر در نظر گرفته میشود. ساحت وحیانی دینْ شالوده و نظام یک دین را پایهریزی میکند؛ در نظر سنتگرایان، این ساحت از دین، الاهی، مقدس و مقدّر است و ریشه در عالم جبروت، یعنی در مبدأ و رجعتگاه آخرتشناسانهی دین دارد. اما نواندیشان دینی اکثراً ویژگیهای بشری را به این ساحت نسبت میدهند و آن را بهمنزلهی نهال دین تلقی میکنند که نگرش بنیانگذار دین به جهان را مینمایاند و پس از او رشد و تکامل مییابد. در ادامه، به تطبیق مؤلفههای مهم این دیدگاهها پرداخته، اختلافها و شباهتهای آنها را فهرست میکنیم.دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823A Study of the Influence of Plotinus's Eneads and Ancient Wisdom on Mulla Sadra's Way of Proving the Different Degrees of Intellectsتأثیرپذیری ملاصدرا از اثولوجیا و حکمت عتیقیه در اثبات مراتب عقل93112317610.22099/jrt.2015.3176FAحسن بلخاری قهیدانشیار دانشگاه تهرانJournal Article20141227aaaتأمل و تحقیق در آثار صدرالمتألهین شیرازی نشان میدهد قرآن و روایات و نیز کتب فلاسفه و حکیمان پیش از او، که صرفاً عقلی بوده، بنمایهای اشراقی دارند، اصلیترین منابع فکری و نظری او را تشکیل میدهند. بنابراین صدرا یکی از اندیشمندان بزرگ در تألیف میان وحی و عقل است. این تألیفْ حکمتی به وجود آورده است که ملاصدرا مایل است آن را «حکمت عتیقه» یا «حکمت عتیقیه» بنامد. <br />در میان منابع عقلی او، کتاب <em>تاسوعات</em> (<em>معرفة الربوبیه</em>) جایگاه ویژهای دارد. ملاصدرا در آثار خود، در تمامی مواردی که به صاحبِ <em>معرفة الربوبیه</em> اشاره میکند، حکمت او را عتیقیه مینامد. این اعتماد و اعتقاد صدرا به صاحب <em>تاسوعات</em> چنان بالاست که به سختی میتوان تشخیص داد این وحی است که به کمک عقل تبیین و اثبات میشود یا عقل است که به تأیید حکم وحی میرسد. این مقاله بهتفصیل این معنا را بهویژه با اتکا و استناد به <em>شواهد الربوبیه، که</em> بیشترین ارجاعات صدرا به <em>تاسوعات</em> در این اثر اوست، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است. نکتهی مهم دیگری که در این مقاله بدان پرداخته شده رسالهی منسوب به فرفوریوس با عنوان «اتحاد عاقل و معقول» است که مبنای نقد ابنسینا قرار گرفته است. همچنین به این پرسش میپردازیم که آیا با توجه به اینکه در تمدن اسلامی، دو ترجمه از اندیشههای فلوطین با دو عنوان در دسترس بوده است، آیا این خود سبب اشتباهِ تاریخی در انتساب <em>تاسوعات</em> به ارسطو شده است یا خیر؟ نگارنده در این باب، نظریهای دارد که در متن، تفصیل یافته است.دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823A Study of the Relation between Philosophical Knowledge and Religious Faithمعرفت فلسفی و ایمان از منظر شیخ شبستری113132317710.22099/jrt.2015.3177FAنعمتاله بدخشاناستادیار دانشگاه شیرازJournal Article20141022aaaیکی از موضوعات اساسی در شناخت حقیقت ایمان، تبیین چگونگی علم و معرفتی است که شایستگی مبنا یا مقوّم بودن برای ایمان به خدا و سایر متعلَّقات ایمان دینی را دارا است. هدف این نوشتار بررسی نسبتِ میان معرفت فلسفی و ایمان و عدم کفایت این دو نوع معرفت در مقایسه با معرفت شهودی، در تحقق و کمال ایمان حقیقی از منظر شبستری است که با استناد به آثار او بهویژه منظومهی معروف <em>گلشن راز</em>، انجام میگیرد. در این پژوهش دلایل نارساییها و محدودیتهای معرفت فلسفی در ارائهی معرفتی تام و ایجابی از خدا، که مبنا یا مقوّم ایمانی شاهدانه به او است، و تفاوت میان معرفت بسیط و مرکّب، و مفهوم دقیق ایمان از منظر این عارف بررسی میشود. سپس ساحتهای فراسوی ایمان و کفر، یعنی منزل فنا و سکر و دلال، از منظر وی، مورد کنکاش قرار میگیرد. نتیجهای که از این بررسی به دست میآید، این است که ایمان حقیقی و شاهدانه، تنها از راه معرفت شهودی و طریقهی تصفیه و تزکیهی نفس امکانپذیر است و با سلوک در این طریقه است که عقل از شکوک و اوهام و خودخواهیها و شوائب خیال و وهم رها میشود. دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823A Critical Review of the Viewpoint of the Authors of the Book al-Manar (a Commentury of the Qur'an) about Bilakayf (without Qulity) Ruleبررسی و نقد دیدگاه صاحبان تفسیر المنار دربارهی قاعدهی بلاکیف133158317810.22099/jrt.2015.3178FAعبدالله میراحمدیدانشجوی دکترای دانشگاه تربیت مدرسنصرت نیل سازاستادیار دانشگاه تربیت مدرسنهله غروی نایینیاستاد دانشگاه تربیت مدرسکاوس روحی برندقاستادیار دانشگاه تربیت مدرس0000-0003-3474-0421Journal Article20150218aaaتفویض یکی از دیدگاههای تنزیهی در معناشناسی صفات الاهی است. بیشتر اهل حدیث و عالمانِ حنبلیمذهب پیرو این رویکرد هستند. این گروه در رویارویی با مشبّهه، قاعدهی بلاکیف را مطرح کردند. این قاعده پس از چندی نزد اشاعره، برای رهایی از مشکل تشبیه، بهصورت جدّی استفاده شد. در ادامه، وهابیان با ارائهی قرائتی جدید از بلاکیف، ضمن اثبات وجود کیفیت برای صفات، علم به آن کیفیت را تفویض کردند. قرائت آنها از بلاکیف، برخلاف اهل حدیث و اشاعره، نهتنها راهحلی برای مشکل تشبیه نیست، بلکه به تجسیم نیز منجر میشود. محمد عبده از مفسّران معاصر، با وجود پرهیز از پرداختن به اختلافات مذهبی، رویکردی دوگانه از قرائت قاعدهی بلاکیف دارد. رشید رضا هم مانند او، قرائتی متناقض از این قاعده ارائه میدهد. این قرائتها از یک سو، متمایل به دیدگاه اشاعره است و از سوی دیگر، بهدلیل تأثیرپذیری از مبانی سلفیه، مشابه رویکرد وهابیان است.دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123155520150823Review and criticize the of the views of the owners of Almanar interpretation about Belakaif ruleبررسی و نقد دیدگاه صاحبان تفسیر المنار دربارۀ قاعدۀ بلاکیف675210.22099/jrt.2021.14175.1251FAعبدالله میراحمدیدانشجوی دکتری گروه علوم قرآن و حدیث / دانشگاه تربیت مدرس تهراننصرت نیلسازعضو گروه علوم قرآن و حدیث/ دانشگاه تربیت مدرسنهله غروی نائینیعضو گروه علوم قرآن و حدیث/ دانشگاه تربیت مدرس0000-0001-6392-7485کاوس روحی برندقمدیرگروه علوم قرآن و حدیث/ دانشگاه تربیت مدرس0000-0003-3474-0421Journal Article20150308Tafviz is one of viewpoints in the semantics of the attributes of God. Ahle Hadith as well as hanbali scholars are adherents of this approach. Thay propound Belakaif rule in confrontation with anthropomorphism.<br />This rule war seriously employed to resolve the issue of tashbih. Wahhabis come out a new interpretation of Belakaif rule to prove this attribute and to tafviz it. <br />Their perspective on the rule of “Belakaif” in contradiction with the people of hadith is not considered a solution to the issue of tashbih but leading to anthropomorphism preventing religious conflict .Mohammad Abdu as a religious scholar has proposed a dual approach in interpretation of the rule.<br />Rashid reza like mohammad abdu offers a diverse interpretation which is on one hand like to ashaereh perspective and on the other hand is similar to Wahhabis due to influence of salafi principles.<br />Key words: Semantics attributes, Tafviz, Belakaif, Mohammad Abdo, Rashid Rezaتفویض یکی از دیدگاههای تنزیهی در معناشناسی صفات الهی است. بیشتر اهل حدیث و عالمانِ حنبلی مذهب پیرو این رویکرد هستند. این گروه در رویارویی با مشبّهه، قاعدۀ بلاکیف را مطرح کردند. این قاعده پس از چندی نزد اشاعره برای رهایی از مشکل تشبیه، بهصورت جدّی مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه وهابیان با ارائۀ قرائتی جدید از بلاکیف، ضمن اثبات وجود کیفیت برای صفات، علم به آن کیفیت را تفویض کردند. قرائت آنها از بلاکیف برخلاف اهل حدیث و اشاعره نه تنها راه حلی برای مشکل تشبیه نیست؛ بلکه به تجسیم نیز منجر میشود. محمد عبده از مفسّران معاصر، با وجود پرهیز از پرداختن به اختلافات مذهبی، رویکردی دوگانه از قرائت قاعدۀ بلاکیف دارد. رشید رضا هم مانند او، قرائتی متناقض از این قاعده ارائه میدهد. این قرائتها از یک سو متمایل به دیدگاه اشاعره است و از سوی دیگر بهدلیل تأثیرپذیری از مبانی سلفیه، مشابه رویکرد وهابیان است.