دانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823A Survey on Inability of the Theory of Supervenience to Explain Mental Causationناکارآمدی نظریهی «ابتناء» در تبیین علیّت ذهنی118244710.22099/jrt.2014.2447FAمهدی همازاده ابیانهدانشجوی دکتری فلسفه پژوهشکده علوم شناختی تهرانJournal Article20131019Donald Davidson, a great analytic philosopher, represented a theory on token identity through which he provided another theory concerning the relation between mental and physical properties called "Supervenience" theory. He tried to avoid involving in reductionism through preserving dualism of these properties. <br />In this Paper first, we explain his theory, then we show how he failed to solve mental causation problem and how his theory faces with either causal exclusion or overdetermination. So, the main problem of Cartesian dualism remains unsolved in this theory.این مقاله معضل علیتِ حالات/ویژگیهای ذهنی برای حالات/ویژگیهای فیزیکی یا حالات/ویژگیهای ذهنی دیگر را بر اساس یکی از نظرات مهم راجع به ارتباط ویژگیهای ذهنی و فیزیکی بررسی کرده است. این نظریه (که توسّط فیلسوف تحلیلی، دونالد دیویدسون، همزمان با ارائهی نظریهی اینهمانی مصداقی ارائه گردید) سعی داشت با پرهیز از گرفتار شدن در دام تقلیلگرایی و حفظ دوئیت ویژگیهای ذهنی و فیزیکی، نوعی ارتباط منطقی بین این دو نوع از ویژگیها بیابد. <br />اما این مقاله نشان میدهد که دیویدسون در طرح ارتباط مذکور (که نامش را ابتناء ویژگیهای ذهنی بر ویژگیهای فیزیکی گذاشته) نتوانسته راه حلّی برای معضل علیت ذهنی بیابد و به دام محرومیت علّی و یا تعین علّی مضاعف گرفتار آمده است. در نتیجه طرح نظریهی ابتناء، در تبیین رابطهی علّی ویژگیهای ذهنی با ویژگیهای فیزیکی (یا ویژگیهای ذهنی دیگر)، به شکست میانجامد.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2447_bcebf19ebc2599f662bdce22854e2907.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823Wittgenstein on Logic and Languageرابطهی منطق و زبان از نظر ویتگنشتاین1932244810.22099/jrt.2014.2448FAمرتضی صداقت آهنگری حسینزادهاستادیار دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیر کبیرمهدی ابراهیم پوردانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتی امیر کبیرJournal Article20131229In this paper, we are going to survey the relation of language and logic from the viewpoint of Ludwig Wittgenstein. To do so, we will concentrate on his most important books: <em>Tractatus Logico-Philosophicu</em>s, <em>Philosophical Investigations</em> and <em>On Certainty</em>. First, we will describe this relation in the <em>Tractatus</em> and will view its consequences. For instance, giving up essentialist views about language and devoting on a posteriori investigation are among the most important consequences. Then, we will reconstruct this relation with the aid of his <em>Philosophical Investigations.</em> From this point of view, logic does not come prior to language but it is a product of its practice. After that, we will hint on an anthropological investigation on Azande tribe confirming Wittgenstein’s later stance. At the end, we will borrow the concept “world-picture” from his <em>On Certainty</em> to answer some probable questions. We are going to show that logic is a constituent part of every community’s world-picture. <br />در این مقاله، میکوشیم تا رابطهی زبان و منطق را از نظر ویتگنشتاین بررسی کنیم. برای این منظور از سه کتاب مهم او یعنی <em>رسالهی منطقی-فلسفی</em>، <em>پژوهشهای فلسفی</em> و <em>در باب یقین</em> استفاده کردهایم. ابتدا این رابطه را در <em>رسالهی منطقی-فلسفی</em> توضیح میدهیم و نتایج آن را برمیشمریم. سپس بعضی از انتقادات واردشده به این تلقی را بررسی میکنیم، از جمله نشان میدهیم که نگاه ذاتگرایانه به زبان از نظر ویتگنشتاین متأخر، نگاهی اشتباه است و سرچشمهی بدفهمی از رابطهی منطق و زبان شده است. آنگاه با مدد گرفتن از <em>پژوهشهای فلسفی</em> تلقی ویتگنشتاین متأخر از رابطهی زبان و منطق را بازسازی میکنیم. از این منظر، منطق مقوم پیشین زبان نیست، بلکه خود محصول به کارگیری زبان است. آنگاه به منظور تأیید این تلقی، به یک پژوهش مردمشناختی استناد میکنیم. در انتها، میکوشیم تا با استفاده از مفهوم «جهان-تصویر» از کتاب <em>در باب یقین </em>به بعضی سؤالات محتمل پاسخ دهیم.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2448_5c3b6e9f74511d10d7174c4d22d55524.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823Purity from the Viewpoint of the Muslim Mysticsطهارت از منظر عارفان مسلمان3354244910.22099/jrt.2014.2449FAفاطمه طباطباییاستادیار پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامیمهدی مؤمنیدانشجوی دکتری تصوف و عرفان اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب قمJournal Article20130911In Islamic Law two kinds of purity is emphasized concerning human being: external and internal. In Sufism, which includes both path(tariiqa) and Truth (haqiqa), these two kinds of purity have an important role even though the internal one is more emphasized. For Muslim mystics, external purity is a condition for the internal one which in turn is a condition for receiving devine emanations which cause detachment from multiplicity and nearness to oneness in both internal and external worlds. In contemporary world which suffers from crisis of morality and spirituality, showing the ways of returning to purity and safety has a certain importance. In this paper, first we give a definition of purity. Secondly we discuss its internal and external aspects and also its levels. <br />Finally we study some practical ways to reach purity from the viewpoints of great mystics.در شریعت اسلام، طهارت به دو بخش ظاهر و باطن تقسیم شده است. در دانش عرفان نیز که طریقت و حقیقت دین را دربرگرفته است، این دو وجه از اهمیت ویژه­ای برخوردار است؛ هرچند بر وجه باطنی آن تأکید بیشتری شده است. در نزد عارفان مسلمان، طهارت ظاهری مقدمهی طهارت باطنی است. طهارت نیز شرط دریافت فیوضات الاهی است که موجب رهایی انسان از وابستگی به کثرات و سبب نزدیکی او به افق وحدت، در عالم درون و برون می­شود. از آنجا که خطر جدی ناپاکی، انسان معاصر را تهدید می­کند و در نتیجه مانع بهرهمندی او از فیوضات الاهی می­شود، تبیین راه­های عملی بازگشت به پاکی و سلامت انسان و جامعه، در اوج بحران اخلاق و معنویت جهان امروز، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این پژوهش سعی شده است تا پاکی و پیراستگی تعریف شود و وجوه ظاهری و باطنی و مراتب آن و همچنین شیوه­های دستیابی به آن، از منظر بزرگان معرفت بررسی شود.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2449_00a8a40fd39dd2e2a0e6cccdad72a7e0.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823Critical Analysis of Philosophical Basis of “Settlement” from Phenomenological Point of View Based on Islamic-Iranian Valuesبررسی مبانی فلسفی «سکناگزینی» از دیدگاه پدیدارشناسی، با تکیه بر ارزشهای اسلامیایرانی5580245010.22099/jrt.2014.2450FAمحمدحسن کشفیکارشناس معماری دانشگاه تهرانحسام جواهرپورکارشناس ارشد معماری دانشگاه تهرانمحمدعلی کشفیکارشناس ارشد معماری دانشگاه تهرانJournal Article20131007The Concept of “Settlement” is something more than a shelter. Settling, from phenomenological point of view, is not only making communication with others, but also making a relation with the home. In Iranian culture, the home is regularly a place of appearance and attainment of family warmth. In Islam, home is always considered as a major human beings’ demand. It is also recognized as a place for serenity and peace. This paper, which is based on logical-analytical method, is an analysis of some architectural topics, concept of settlement and habitation in three fields: Islam, Iranian culture, and phenomenology.«سکناگزینی» مفهومی فراتر از داشتن یک سرپناه است. این مقوله از منظر پدیدارشناسی، نه تنها به منزله­ی برقراری ارتباط با دیگران است، بلکه ارتباط با خانه را نیز در بر میگیرد. در فرهنگ ایرانی، خانه همواره محلی برای ظهور و شکل­گیری خانواده محسوب میشود. در اسلام همواره، به خانه، به دید یکی از نیازهای اساسی انسان توجه و از آن، به مانند مکانی برای رسیدن به آرامش یاد شده است. پژوهش حاضر که آن را با روش منطقیتحلیلی نگاشتهایم، تحلیلی بر مباحث مربوط به معماری و مفاهیم «سکونت» و «مسکن» در سه شاخه­ی اسلام و فرهنگِ ایرانی و نظریات پدیدارشناسان است. در این مقاله کوشیدهایم مبانی فلسفی سکناگزینی را از دیدگاه اندیشهی فلسفی پدیدارشناسی نشان دهیم و سپس از منظر ارزش­های اسلامیایرانی بررسی کنیم. <br /><br />https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2450_2b4fba43b24512646e9833f3619f4c9a.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823A Comparative Study of the Greatest Obstacles in the Way of Development and Perfection of Human Beings from Nahj-albalaqa's and Mathnavi's Perspectivesبررسی و تحلیل بزرگترین موانع رشد و کمال انسان در نهج البلاغه و مثنوی81110245110.22099/jrt.2014.2451FAزهرا حسینیدانشجوی دکتری دانشگاه شیرازنجف جوکاراستاد دانشگاه شیرازJournal Article20130610In this paper we compare perspectives of <em>Nahj-albalaqa </em>(by Imam Ali (pbu) and <em>Mathnavi</em> (by Rumi)) on the obstacles of human perfection. Three most important obstacles are: soul commanding evil, Satan and love of this world. These three obstacles are mothers of the others and generate them. According to Imam Ali, when the soul get the divine nature it will not prevent man, but Satan never stops enmity against human. But Rumi believes that the danger of the soul is more than that of Satan. Both Imam Ali and Rumi mention two aspects of this world: deceptive aspect and advisor one. Whenever it becomes an instrument for Satan and soul commanding evil, it will be an obstacle of human perfection.نوشتار حاضر موانع راه کمال انسان را از دیدگاه <em>نهجالبلاغه</em> و <em>مثنوی</em> بررسی کرده و از میان رهزنان بی­شماری که در این مسیر بر سر راه انسان قد علم کردهاند، به نفس اماره و شیطان و حب دنیا پرداخته است؛ زیرا این عوامل سه­گانه خود مانع­زاست؛ یعنی ریشهی آفت­های بسیار دیگری نیز به شمار می­روند. در کلام حضرت علی(ع)، دشمنانگی شیطان در مقایسه با نفس بیشتر است؛ زیرا نفس آنگاه که تبدیل مزاج مییابد، دیگر بر سر راه انسان قرار نمی­گیرد؛ امّا در کلام مولوی، نفس غالباً به معنی نفس امّاره است، بنابراین خطر او از شیطان بیشتر است. دنیا در کلام امیرمؤمنان و مولوی، دو چهره دارد: چهره­ای فریبا و چهره­ای پنددهنده؛ آنگاه فریباست که نفس و شیطان از آن سوء استفاده کنند و به همین دلیل جزء موانع بزرگ راه کمال انسان قلمداد میگردد.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2451_b8ea1b6c8bb24d73b50c6c72f31ced7c.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823A Study of Function and Application of Imagination in Formal Unveiling from Ibn Sina's Viewpointوظایف و کاربرد خیال در مشاهدات صوری از نظر ابن سینا111130245210.22099/jrt.2014.2452FAعلیرضا اژدردانشیار دانشگاه پیام نورمحمدصادق جمشیدی راداستادیار دانشگاه پیام نورسید علی علم الهدیدانشیار دانشگاه پیام نورمحمد ابراهیم نتاجدانشجوی دکتری و مربی دانشگاه پیام نورJournal Article20131203Imagination is used to explain a great deal of discussions in philosophy, science and unveiling. It is also discussed in ontology and epistemology of mysticism. In Ibn Sina's opinion imagination affects on mystical unveiling in two ways: 1) Imagination of holy traveler moves him to the truth of existence by conceiving perfect and true forms and enjoying them. 2) When the holy traveler begins his journey to reach the truth, he is facing with a lot of discoveries and unveilings such as formal and spiritual unveilings. In formal unveilings, imagination changes rational and non-material forms into bodily forms. These recent forms are seen in dreams and also in awaking.بخش زیادی از بحثهای کشفی، علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستیشناسی و معرفتشناسی عرفان، همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان، خیال نقشی اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا میکند. از نظر ابنسینا، خیال به دو روش در شهودات عرفانی تأثیر گذار است: اول) خیال سالک با ادراک صور کمالی و حقیقی و لذت از آن، او را به سوی اتصال به حقایق هستی سوق میدهد؛ دوم) آنگاه که عارف پا به عرصهی سلوک عملی میگذارد تا به حقیقت راه یابد، با انواع مشاهدات و مکاشفات، مانند مکاشفهی معنوی و مکاشفهی صوری مواجه میشود. در مکاشفهی صوری، صورتهایی که در ابتدا موجودات عقلی و مجرد هستند توسط قوهی خیال به صور جسمانی تنزل یافته، در رؤیا و بیداری ادراک میشوند.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2452_4d8bbe69f5bc402ea6b71bd14618dbe6.pdfدانشگاه شیرازفصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز2251-6123145120140823An Investigation into Islamic Thought 1 from Critical Discourse Analysis Approachبررسی کتاب اندیشهی اسلامی 1 از دید تحلیل گفتمان انتقادی131153245310.22099/jrt.2014.2453FAغلامرضا کساییدانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه اصفهانجلال رحیمیاناستاد زبانشناسی دانشگاه شیرازJournal Article20130828This paper aims at investigating into <em>Islamic Thought I</em> from a critical discourse analysis approach in order to find to what extent the authors watch objectivity in presenting the material. The study follows Van Djik (2003) as its practical framework. Since it is impossible to cover the whole content of the book in such a short study, we decide to study two parts of it, entitled: "God's existence" and "Evil Problem". Based on the study, there are a number of methodical problems in presenting the material as follows: using unsound and imperfect argumentations, presenting unrelated examples, trying to highlight superiority of pros' views over those of cons, implementing negative expressions to humiliate the critics, and exaggerating in descriptions. It is recommended that the authors reconsider their methodical approach in preparing next edition of the book. این مقاله در صدد است به تحلیل انتقادی متن کتاب <em>اندیشه­ی اسلامی 1</em> پرداخته، مشخّص کند که آیا نویسندگان اصل بیطرفی را در ارائهی مطالب رعایت کردهاند یا خیر. بدین منظور، چارچوب ون دایک (2003) مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا که امکان بررسی کل محتوای کتاب میسّر نمی­باشد، دو بخش از آن (بخش 2، تحت عنوان وجود خدا و بخش 4 مسأله­ی شَر) جهت انجام پژوهش انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مشکلاتی از قبیل ارائهی استدلال ناقص، استفاده از روشهای ناصحیح استدلال، بهرهجویی از مثالهای نامربوط، تلاش در راستای برتر نشان دادن ایدههای موافق در مقایسه با ایدههای مخالف، عدم معرفی نظرهای ناهمسو، بهره گرفتن از کلمات و یا عبارات دارای بار منفی جهت کوچک جلوه دادن منتقدان و استفاده از اغراق، در متن کتاب به چشم می­خورد و بایسته است که نویسندگان در ویرایشهای بعد، نسبت به برطرف نمودن این ایرادها اقدام نمایند.https://jrt.shirazu.ac.ir/article_2453_1a895edb443f7b8169ce7486fb439d4e.pdf