خوانش متن و تفسیر آن بهویژه در رویارویی با متون مقدس دینی، سبب پیدایش رویکردهای مختلفی شده است. این رویکردها در سنت غربی، همان رویکردهای هرمنوتیکی هستند که در یک دستهبندی کلاسیک و مدرن، بر امکان کشف قصد گوهری و نیت اصلی مؤلف و صاحب متن، یا انکار آن استوار است. شلایرماخر بهعنوان بنیانگذار هرمنوتیک کلاسیک، کشف معنای گوهری و قصد اصلی مؤلف را در یک دایرهی شناختی دیالکتیکی که میان متن و جهان ذهنی صاحب متن اتفاق میافتد، ممکن و تحقق آن را براساس فهم دستوری و فنی-روانشناختی ادعا میکند که حتی میتواند به ارائهی یک فهم برتر از خود مؤلف منجر شود. در سوی دیگر، سیدمرتضی بهعنوان بنیانگذار تفسیر عقلی در شیعه، باتوجهبه مبانی کلامی خود نظیر باور به توحید، وحی، تکلیف و لطف الهی و با تکیه بر حسن و قبح عقلی، بر وجود یک معنای گوهری در متن و کشف آن با بهرهگیری از روشهای عقلانی و ادبیاتی تأکید میورزد. البته با وجود اعتبار تأویل، نمیتوان بر درستی آن تأکید کرد مگر با بیان صریح خداوند از راههای علمآور.