زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفتشناس فضیلتمحور در صدد است تا دیدگاهش را دربارهی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا میداند. در نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفتشناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس میداند و بر دو مؤلفهی انگیزه و موفقیت مبتنی میکند. مقالهی پیش رو کوشیده است مؤلفههای مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزهاند؛ اما از نقش هدایتگرانهی مورد نظر زاگزبسکی برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفهی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمیتوان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت بهطور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمیتوان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارتهای همپیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبهی مهارت دستکم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ بهطوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی میداند. بهعلاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی تواناییهای طبیعی فضیلت محسوب شدهاند.