per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
1
16
10.22099/jrt.2017.4005
4005
Research Paper
علیت به معنای قطعیت یا همزمانی یا حد فاصلی میان آن دو؟
a
محمد بنیانی
m.bnyani@gmail.com
1
استادیار گروه فلسفه دانشکده الاهیات دانشگاه شیراز
علیت از مسائل زیربنایی فلسفه بوده که از دیرباز موردتوجه و بررسی فیلسوفان قرار داشته است. علیت در نگاه برخی فیلسوفان، با ضرورت و قطعیت گره خورده است. در این نوشتار، نشان خواهیم داد که اگرچه به دو گونهی پیشینی و پسینی، سعی در اثبات علیت شده است، این تلاشها ناکام ماندهاند. اصل ضرورت و قطعیت در زندگی و اثبات وجود آن در عالم خارج، در طاقت بشر نیست، چون عالم وجود، با ضرورت گره نخورده است. تفسیر دقیق علیت همان تحقق تأثیر و تأثر غیرقطعی، میان دو امر متعاقب است که تعاقب آنها تا زمان حال، به هم نخورده است. علیت به معنای تأثیر و تأثر، بدیهی است، اما قطعیت و ضرورت از دل آن بیرون نمیآید.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4005_a24b2d8814c494424eb7590a90661348.pdf
۱- علیت
۲- علت
۳- معلول
۴- ضرورت و قطعیت
۵- تعاقب
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
17
34
10.22099/jrt.2017.4006
4006
Research Paper
مراقبه در چشمانداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل
a
هنگامه بیادار
h.bayadar@yahoo.com
1
مهدی امامی جمعه
2
دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان
استادیار دانشگاه اصفهان
یکی از مسائل مشترکی که در حوزهی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفانپژوه انگلیسیتبار، خانم اولین آندرهیل نیز بهطورتخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که بهطورخاص به مسألهی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه میتوان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوهی خاص خودشان به این مهم پرداختهاند. هر دو با رویکرد مشترک به سهساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشتهاند. آندرهیل با مقدمدانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی میداند که عارف را دمبهدم به مراحل عمیقتر آگاهی سوق داده تا به مرحلهی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدمداشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبهبودن و تدریجیبودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال میپندارد. وجه شباهتهایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجیبودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بیاعتباردانستن آن نزد آندرهیل و نحوهی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلافها میتوان عنوان کرد.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4006_93b0e3b5dced07020d0cfcc050c45671.pdf
۱- مراقبه
۲- شهود
۳- امر متعالی
۴- آندرهیل
۵- ملاصدرا
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
35
52
10.22099/jrt.2017.4007
4007
Research Paper
مبانی نظری فهم قرآن ازنظر علامه طباطبایی(ره) و مقایسهی آن با آرای کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش از هرمنوتیستهای کلاسیک
a
صغری خیرجوی
hafez1372@gmail.com
1
محمدمهدی علیمردی
alim536@outlook.com
2
دانشجوی دکتری دینپژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب قم
استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب قم
قرآن کتاب هدایت و برنامهی زندگی انسان است. فهم صحیح و معتبر آیات قرآن لازم و ضروری است. مقالهی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی نظریهی تفسیری علامه طباطبایی درخصوص فهم و تفسیر قرآن میپردازد تا مبانی نظریهی تفسیری ایشان را آشکار نموده و آن را با آرای برخی هرمنوتیستهای کلاسیک مقایسه نماید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد کهعلامه باتوجه به مبانی فهم خود که از بینش قرآنی او ناشی میگردد، هرمنوتیک خاصی برای قرآن دارد.
ازسویدیگر، هرمنوتیک کلاسیک بهرغم تفاوت با نظریهی تفسیری علامه، شباهتهایی هم با آن دارد. دانشمندانی چون کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش، همگی بر نیت و قصد مؤلف در کشف مراد متن اعتقاد داشتهاند که این امر، نظریات این دانشمندان را به دیدگاه علامه در مقولهی فهم قرآن نزدیک میگرداند. ازنظر نگارنده، نظریهی «تفسیر قرآن با قرآن» علامه، بهرغم برخی تفاوتها، با آرای هرمنوتیک کلاسیک شباهت زیادی دارد.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4007_cd675fed38b560ed82f1eaed7d1a3bfe.pdf
1- قرآن
۲- علامه طباطبایی
۳- هرمنوتیک کلاسیک
4- کلادنیوس1
5- شلایرماخر2
6- هیرش3
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
53
80
10.22099/jrt.2017.4008
4008
Research Paper
همسویی نظریهی کارکرد صحیح با موضع ضدشکاکانه غزالی در تکیه بر خداباوری
a
علی فتح طاهری
fathtaheri@hum.ikiu.ac.ir
1
سیدمسعود سیف
dr_sayf2003@yahoo.com
2
مهدی سلیمانی خورموجی
soleimani.um88@gmail.com
3
دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین
دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین dr_sayf2003@yahoo.com
دانشجوی دکتری دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین
به نظر میرسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، میتواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که بهطورسنتی با ماهیت معرفت گره خوردهاند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد میشود. برای دفاع از گزینهی دوم، بهطورمفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باورهای ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبرهی شکاکیت، معرفتشناسان همیشه ناگزیر بودهاند میان سه جفتجریانِ متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درونگرایی، برونگرایی» و «وظیفهگرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریهی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، ازموضع امیدوارکنندهتری برخوردار است. نکتهی تعیینکنندهی بحث آنجایی است که درمییابیم تنها در زمینهای خداباورانه میتوان بهنحو درخوری بر نظریهی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4008_7a49c99d78f2f69199a890caae4d27c5.pdf
۱- ایدئالیسم-رئالیسم
۲- درونگرایی-برونگرایی
۳- وظیفهگرایی-اعتمادگرایی
۴- کارکرد صحیح
۵- خداباوری
6- غزالی
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
81
106
10.22099/jrt.2017.4009
4009
Research Paper
قلمرو شناخت عقل نظری و محدودیتهای آن ازنظر دکارت و ملاصدرا
a
مینا مهدیزاده
mehdizadeh6886@yahoo.com
1
علی کرباسیزاده اصفهانی
alikarbasi@ymail.com
2
کارشناس ارشد دانشگاه اصفهان
دانشیار دانشگاه اصفهان
مقایسهی قلمروی شناخت عقل نظری و محدودیتهای آن در سه بخش، صورت گرفته است. اول، ثابت و ازلیبودن یا مخلوق و مجعولبودن اصول و احکام عقلی که بهنظر ملاصدرا، اصول عقلی فینفسه ثابت و ازلی هستند، اما ازنظر دکارت، این اصول، مخلوق و تحتارادهی خداوند هستند. دوم، محدودیت عقل در شناخت خداوند که ازنظر ملاصدرا، درک مفهومی عقلی و مابهازائی از خداوند نمیتوان داشت. وی راه حقیقی شناخت خداوند را شهود میداند، اما بهنظر دکارت، مفهوم خداوند واضحترین و متمایزترین مفهوم ذهنی است، هرچند درک احاطی به آن ممکن نیست. سوم، پژوهش دربارهی اموری که پیشزمینهی بروز خطا و درنتیجه، ایجاد محدودیت در شناخت عقل هستند، ازجمله اشتغال به امور محسوس و هوای نفس، پیشداوری و تقلید و لزوم بهکارگیری روش علمی صحیح در درک حقایق.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4009_eac1ab27492c7211b7f56f57ee56ce2e.pdf
۱- دکارت
۲- ملاصدرا
۳- عقل نظری
۴- محدودیت شناخت خدا
۵- خطای عقل
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
107
130
10.22099/jrt.2017.4011
4011
Research Paper
بررسی انتقادی رویکرد تفسیری در مطالعهی دین: نقد نظریات کلیفورد گیرتز درباب دین با تکیه بر آرای مرتضی مطهری
a
حسین مهربانیفر
mehrabanifar@mihanmail.ir
1
دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم(ع)
دین بهمنزلهی یکی از ارکان زندگی انسان، موردمطالعهی رویکردهای مختلف علوم انسانی و اجتماعی ازمنظر دروندینی و بروندینی قرار گرفته است. تفسیرگرایی با جهتگیری بروندینی، ازجملهفراگیرترین این رویکردهاست که کلیفوردگیرتز را میتوان یکی ازاندیشمندان برجستهی آن بهشمار آورد؛ وی انسانشناسی است که با رویکرد تفسیرگرایانه و گرایش نمادگرا به مطالعهی دین در جوامع مختلف پرداخته است. ازدیگرسو، مرتضی مطهری بهمنزلهیاندیشمند الهی و اجتماعی معاصر، زوایای این مهم را با نگرش توحیدی و دروندینی موردتحلیل و بررسی قرار داده است. در این پژوهش، تلاش شده تا ضمن مقایسهی آراء این اندیشمند توحیدگرابا نظرات کلیفوردگیرتز درباب دین، با بهرهگیری از دستگاه نظری مطهری، رویکرد تفسیرگرایی گیرتزموردنقد و ارزیابی قرار گیرد. واکاوی و مقایسهی نظرات این دواندیشمند، ما را به این نتیجه رساند که«نسبیگرایی»، «فروکاستن تعریف دین به مجموعهای از نمادها»، «بیتوجهی به منشأ وحیانی دین» و... ازجمله مهمتریننقدهایی است که میتوان ازمنظر مطهری به رویکرد تفسیرگرایی گیرتز وارد نمود.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4011_8bdb6f9e601f00dcf8a859fd53bc5868.pdf
1- دین
2- تفسیرگرایی
3- گیرتز
4- مطهری
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2017-02-19
16
61
131
144
10.22099/jrt.2017.4010
4010
Research Paper
فعل الهی غیرمداخلهگرایانه و نظریهی علیت نوصدرایی
a
ابوتراب یغمایی
a_yaghmaie@sbu.ac.ir
1
استادیار فلسفه دانشگاه شهید بهشتی
واقعگرایان نسبت به قوانین طبیعت و فعل الهی خاص با این مسأله روبهرو هستند که خداوند چگونه در رویدادن رخدادهای طبیعی که از قوانین طبیعت حاصل میشوند، نقش علی دارد. در پاسخ به این مسأله، مدافعان نظریهی فعل الهی غیرمداخلهگرایانه استدلال میکنند که خداوند در پدیدآمدن رخدادهای طبیعی نقش علی دارد، اما فاعلیت وی مستلزم نقض قوانین طبیعت نیست. ازسویدیگر و در الهیات نوصدرایی، درحالیکه علل طبیعی نقش اعدادی دارند، خداوند علّت ایجادی است. در این مقاله، استدلال خواهد شد که نظریهی علی نوصدراییان ضمن توضیح چگونگی نقش علی خداوند در جهان طبیعی، وجود قوانین طبیعت را محترم میشمارد و بنابراین، نظریهای غیرمداخلهگرایانه از فعل الهی است. درنتیجه، اگر نظریههای فیزیک معاصر نظریهی فعل الهی غیرمداخلهگرایانه را تأیید کنند، نظریهی علی نوصدراییان را نیز تأیید میکنند.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_4010_60060769b7cfb69b57884a33e0bcace1.pdf
۱- فعل الهی غیرمداخلهگرایانه
۲- مکانیک کوانتومی
۳- نظریهی علیت نوصدرایی
۴- علّت اعدادی
۵- علّت ایجادی
a