per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2016-05-21
16
58
1
26
10.22099/jrt.2016.3715
3715
Research Paper
آزمون جهانهایِ ممکن از نظرگاه طرفداران ارجاعهای مستقیم
a
امراله معین
moein_54@yahoo.com
1
عبدالرضا صفری
safary_r@yahoo.com
2
استادیار دانشگاه شهرکرد
استادیار دانشگاه پیامنور
مطابق نظر لایب نیتس، تعداد نامتناهی از جهانهای نامتناهی وجود دارند که خداوند بهترین آنها را برای خلق کردن انتخاب میکند. خود لایب نیتس از فاهمهی الهی بهمثابهی قلمرو واقعیتهای ممکن سخن میگوید. تاکنون تفاسیر متعددی از جهانهای ممکن ارائه شده است. در میان این دیدگاهها، دیدگاه فیلسوفان تحلیلی اواخر قرن بیستم از اهمیت شایانی برخوردار است. برخی از این فیلسوفان با نام طرفداران ارجاع مستقیم، به اینهمانیِ بین جهانی دربارهی این نظریه قائلاند. اینهمان بین جهانی میگوید چگونه یک فرد میتواند در تمام جهانهای ممکن، هویت خود را حفظ کند. مدافع این نظر سول کریپکی است. در این مقاله، ما دیدگاه لایب نیتس را در ارتباط بین واقعیت و فردیت، در پرتو برخی نظریات معاصر در مفهوم جهانهای ممکن، بررسی نمودهایم. در اینجا، بیان کردهایم که آثار لایب نیتس در پرتو برخی از این دیدگاهها، زمانی که مورد آزمون قرار گیرند، خوانش متفاوتی از آنچه که در تلقی سطحی از این آثار است پیدا میکنند. با وجود این، نظرات لایب نیتس و کریپکی در نهایتِ اختلاف قرار میگیرند، زیرا از نظر لایب نیتس، ذات فرد شامل تمام محمولات خود است و هیچ تمایزی بین خصوصیات عرضی و ذاتی نیست، اما از دید کریپکی، آنچه برای فرد ذاتی است خصوصیات منشأ آن است.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3715_3dfa5953bdc6fc8d7a43c1fbbeae837f.pdf
1- جهانهای ممکن
2- فرد
3- همامکانی
4- اینهمانی بین جهانی
5- لایب نیتس
6- کریپکی
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2016-05-21
16
58
27
50
10.22099/jrt.2016.3719
3719
Research Paper
مقایسهی آرای فلوطین درخصوص صادر اول با آیات و روایات
a
محمدرضا موحدی نجف آبادی
rezam490@yahoo.com
1
سید محمد حکاک
smhakakgh@gmail.com
2
دانشجوی دکتری دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
فلوطین به سه اقنوم احد، عقل و نفس قائل است که اقنوم دوم قابل تطبیق با صادر اول است. احد عقل را بیآنکه بداند، بهوجود میآورد. عقل بهمثابهی تصویر احد، ابتدا واحد و نامتعین است، اما سپس میلی گناهآلود او را از احد جدا میکند. عقل پس از جدایی، گویی پشیمان میشود و دوباره به سوی احد بازمیگردد. این بازگشت باعث متعینشدن عقل و کاملشدن فعلیت او و پیدایی ایدهها میشود. با اینکه تبیین فلوطین تفاوتهای زیادی با آراء مستنبط از متون دینی در خصوص صادر اول دارد و بهعلاوه، بر اساس زمینهی فکریِ کاملاً متفاوتی شکل گرفته است، مشابهتهایی نیز میان این دو وجود دارد. همچنین دستکم در برخی موارد، تفاوتها کمتر از چیزی است که بهنظر میآید. در این مقاله، مسائل درخورِ مقایسهی دو دیدگاه تبیین و بررسی خواهد شد.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3719_77ef47869a9dbaabb743414558e5b9b2.pdf
: 1- صادر اول
2- فلوطین
3- آیات
4- روایات
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2016-05-21
16
58
51
76
10.22099/jrt.2016.3720
3720
Research Paper
نقد و بررسی پلورالیسم دینی نجاتبخش در دیدگاه عرفانیِ ابنعربی و مولوی
ش
قاسم کاکایی
gkakaie@rose.shirazu.ac.ir
1
هاجر آویش
hajaravish@yahoo.com
2
استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز
کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه شیراز
نظریهی پلورالیسم دینی رویکرد جدیدی در عرصهی دینپژوهی است و با این عنوان، در زمان ابنعربی و مولوی مطرح نبوده است. باوجودِاین، طرفداران پلورالیسم دینی، بهویژه جان هیک، مدعیاند که عارفان مسلمانی چون ابنعربی و مولوی نظراتی شبیه به آرای آنان ارائه دادهاند و در این خصوص، به برخی از سخنان این دو عارف تمسک میجویند. جان هیک مدعی است که ادیان گوناگون، حتی اگر پاسخها و واکنش­های گوناگون به واقعیت الوهی باشند، همگی می­توانند مایهی رستگاری، کمال نفس یا رهایی پیروان خود شوند. با بررسی و تدقیق در آرای ابنعربی و مولوی، مشخص می­گردد که نظریات این دو عارف مسلمان بهرغم داشتن مضامین کثرتگرایانه، تفاوت اساسی با پلورالیسم دینی مورد ادعای هیک دارد، چراکه از منظر ایشان، در حقیقت، یک دین نجاتبخش وجود دارد که دارای تمامی حقایق است و همهی راههای محتمل را برای نجات بشر داراست. این دین همان اسلام است که خود را تسلیم حق بودن معرفی میکند. اما آنها عقیده دارند که دیگر ادیان نیز دارای حقایقی بوده، به اندازهی حقیقتی که دارند معتقدان خویش را به نجات و رستگاری میرسانند. اما پیروان دیگر ادیان اگر از سنت اسلامی آگاهی یابند و به آن پایبند گردند، به درجات عالیتری از رستگاری نایل میشوند.
ش
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3720_a3e37ad435de67ca86927301bd7d05cb.pdf
1- نجات
2- رستگاری
3- پلورالیسم دینی
4- جان هیک
5- ابنعربی
6- مولوی
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2016-05-21
16
58
77
96
10.22099/jrt.2016.3721
3721
Research Paper
بررسی رئالیسم ماهوی بر پایهی قضایای حقیقیّه از منظر شهید مطهری
a
نعمت اله بدخشان
n.badakhshan2@gmail.com
1
استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز
مسألهی توجیه صدق ادراکات بشر و اثبات واقعنمایی شناخت، که از آن به ارزش شناخت تعبیر میشود، از اساسیترین و درعینحال پیچیدهترین مسائل مربوط به ادراکات است. شهید مطهری با آنکه همهی ادلّهی وجود ذهنی را اثبات کنندهی ادّعای حکمای مسلمان مبنی بر حصول صورت و عین ماهیّت معلوم در ذهن نمیداند، معتقد است که «حکم ایجابی بر معدومات» بهمنزلهی یکی از دلایل اثبات این ادّعا، اگر بر مبنای قضایای حقیقیّه به صورتی که خواجه نصیرالدّین در کتاب تجرید الاعتقاد مطرح کرده است، مطرح شود، نه تنها برای ردّ نظریهی اضافه، بلکه برای اثبات ادّعای حکما نیز کافی خواهد بود. در این نوشتار، این ادّعا بر پایهی تفسیری از قضایای حقیقیّه، که درستتر و مقبولتر به نظر میرسد، نقد و بررسی شده و همچنین کفایت این دلیل به دلیل صعوبت و یا غیرممکن بودنِ دستیابی به ذاتیّات و عین ماهیّات اشیا، مداقّه و نقد شده است. نتیجهی چنین کوششی از سوی شهید مطهری و حکمای مسلمان دربارهی توجیه صدق، تنها رسیدن به رئالیسمی است که از آن به رئالیسم مفهومی- حکایی یاد میشود، نه رئالیسم ماهوی، که شهید مطهری آن را تنها راهِ واقعبینیِ شناخت و کشف واقع میداند.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3721_881a0623e747ffacd89313d036deccea.pdf
1- قضایای حقیقیّه
2- توجیه صدق
3- وجود ذهنی
4- ماهیّت
5- رئالیسم ماهوی
6- رئالیسم مفهومی- حکایی
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2015-12-06
16
58
97
120
10.22099/jrt.2015.3727
3727
Research Paper
عقل مبنای معتزلی؛ عقل قانونگذار معتزلی تأمّلی در نسبت عدالت طبیعی و ارادهی تشریعی الهی در مبنای اعتبار هنجار حقوقی
a
مهدی شهابی
m_shahabi@ase.ui.ac.ir
1
استادیار گروه حقوق دانشگاه اصفهان m_shahabi@ase.ui.ac.ir
اصطلاح عدالت طبیعی و قانون طبیعی در نوشتههای متکلّمین و اصولیین اسلامی، سابقهی چندانی ندارد، ولی نمیتوان این امر را بهمعنای عدم پذیرش اندیشهی عدالت طبیعی در اخلاق و حقوق اسلامی دانست. در نگاه اول، نتیجهی پذیرش عدالت طبیعی ورود نوعی کثرتگرایی استقلالی در مبنای اعتبار قاعدهی حقوقی و آغاز تقابل عقل و وحی است، اما بهنظر میرسد اندیشهی عدالت طبیعی، با تحلیلی که جریان معتزلی از آن ارائه میدهد، ورود نوعی کثرتگرایی سلسلهمراتبی را به نظام حقوقی موجب شده، بستر تعامل ارادهی تشریعی و عقل مبنا را فراهم میآورد. بااینحال، باید پذیرفت که این تعاملْ نقش ارادهی تشریعی الهی را به تفصیل و تکمیل همان قوانین طبیعی ناشی از عقل مبنا تقلیل میدهد؛ نتیجهی چنین رویکردی ارتقاء جایگاه عقل در بین منابع و حتی فراتر از کتاب و سنت، اعلامی بودن کتاب و سنت و ارتقاء جایگاه دکترین و ارادهی دولت در ایجاد قاعدهی حقوقی است؛ آثاری که میتواند زمینهساز گذار از حقوق دینی به حقوق مدرن باشد.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3727_06571c63c988522aded80e4116cea9ca.pdf
1- عقل منبع
2- عقل مبنا
3- عدالت طبیعی
4- ارادهی تشریعی الهی
5- ارادهی تکوینی الهی
6- کثرتگرایی حقوقی
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2016-05-21
16
58
121
144
10.22099/jrt.2016.3722
3722
Research Paper
توجیه باورهای تجربی
a
محمدعلی پودینه
ma.poudineh@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری پردیس فارابی دانشگاه تهران
این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی شروط توجیه در باورهای تجربی میپردازد. در این مقاله، نشان میدهیم که نظریات انسجامگرایی و مبناگرایی در توجیه این باورها ناتماماند. پس از بررسی این دیدگاهها، نظریهی جدیدی در توجیه این باورها ارائه خواهیم کرد. در این نظریه، کوشیدهایم تا کاستیهای نظریات مختلف در توجیه این باورها را برطرف سازیم. این نظریه هرچند با پیشفرض درونگرایی این نظریات در توجیه برساخته شده است، خواهیم دید که میتوان از این نظریه حتی با پذیرش برونگرایی در توجیه نیز دفاع کرد.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3722_fe73bf8fd4477f2100dd8605642feef4.pdf
- تجارب حسی
2- باورهای تجربی
3- انسجامگرایی
4- مبناگرایی
5- توجیه
a
per
دانشگاه شیراز
فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز
2251-6123
2717-2686
2016-05-21
16
58
145
160
10.22099/jrt.2016.3723
3723
Research Paper
مرگ اختیاری از دیدگاه ابنسینا و سید حیدر آملی
a
محمدباقر عباسی
mbabbasi2@gmail.com
1
محسن مردانی
ph.mardani@yahoo.com
2
استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز
کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه شیراز
مسألهی مرگ اختیاری و قیامت انفسی و کیفیت تحقق آن از جمله مسائلی است که مورد توجه عرفا و حکما بوده است. مرگ اختیاری، که به معنای قطع علاقه و تعلق از ماسویالله و توجه تام به خداوند متعال است، دارای مراتب و درجات و نیز نتایج و ثمراتی است که در این نوشته تحلیل میشود. رویکرد ابنسینا و سید حیدر آملی، که به دو مکتب مختلف فکری تعلق دارند، از این جهت دارای اهمیت است که با مقایسهی دو رویکرد مذکور و بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها، تفسیر روشنتری از مرگ اختیاری به دست میآید. ابنسینا با تجزیه و تحلیل قوای نفس ناطقه و اتحاد با عقل فعال، مراتبی از تجرید یا مرگ اختیاری را مستدل کرده است. اما سید حیدر آملی با طرح مسألهی فنا و اقسام و درجات آن، درجات مختلف مرگ اختیاری را تببین کرده است.
a
https://jrt.shirazu.ac.ir/article_3723_2a771818a5e76631e14ac992829921c3.pdf
1- مرگ اختیاری
2- ابنسینا
3- سید حیدر آملی
4- ریاضت
5- مراحل سیر و سلوک
a